کرده است؛ یعنی احادیث ضعیف را حذف کرده و مختصری بسیار با ارزش تألیف کرده که بسیار قابل اعتماد بوده، ولی به دست ما نرسیده است. از آنجا که حسن بن سلیمان حلی آن را در اختیار داشته، گفتهاند که او یک بار دیگر آن را تلخیص کرده، اما ابواب و نگارش آن منطبق بر کتاب سعد بن عبد الله نیست. همچنین بیشتر مطالب این کتاب غیر از مطالب کتاب سعد است و گفتهاند فقط بخشی از کتاب سعد بن عبدالله را آورده است و بقیه کتاب در باره موضوعات مختلف دیگری است.
گفته شده که کتاب فعلی مختصر بصائر الدرجات شامل سه کتاب بوده که نویسنده موفق به تمییز این کتب از هم نشده و به صورت پریشان، در حالی که چند برگ از آن مفقود شده، به چاپ رسیده است. در نسخه چاپی کتاب نیز هیچ دلیلی بر اختصار و گزیده بودن این کتاب از کتاب بصائر الدرجات سعد نیست. فقط میتوان به عبارت ذکر شده از سوی مؤلف استناد کرد. از این مطالب چنین بر میآید که کتاب بصائر الدرجات صفار توسط سعد تلخیص شده و حسن بن سلیمان از آن منتخب، روایاتی نقل کرده است؛ نه این که کتاب او منتخب بصائر الدرجات باشد، بلکه منتخب منتخب بصائر الدرجات است.
بخش سوم این کتاب نیز در باره احادیث رجعت است؛ به همین دلیل برخی این کتاب را رجعت نامیدند.۱
علاوه بر دو بحث مضمونی و سندی که صورت گرفت، با نگاهی به کثرت روایات و راویان احادیث رجعت این احتمال را ضعیف میکند که این همه راوی تبانی بر کذب نموده و این همه احادیث ساختگی باشند. در جدول پیوست، راویان حدود شصت حدیث از دویست حدیث رجعت تفکیک شدهاند که بیش از 2۵0 راوی است. بیش از نیمی از این راویان کسانی هستند که دست کم از ایشان در یکی از کتب اربعه روایت نقل شده است و بعضی از گروه یاد شده ثقه هستند و در کتابهای معتبر دیگر از آنها حدیث وجود دارد. علاوه بر این، در میان این عدّه بیشتر اصحاب اجماع وجود دارند که در جدول مشخص گردیدهاند. از میان اصحاب اجماع در اسناد روایات رجعت، صفوان بن یحیی، احمد بن ابی نصر بزنطی و ابن ابی عمیر هم روایت نقل کردهاند که در باره آنان گفته شده است:
لا یروون و لا یرسلون الا عمّن یوثق به.۲
1.. فرهنگ کتب حدیثی شیعه، ج۲، ص۸۵۸.
2.. عدة الاصول، ج۱، ص۱۵۴.