چندین فایده دارد: یکی از آنها مهار آرزوهاست. این ویژگی سبب دوری از آرزوی طولانی انسان میشود. آرزو، علی القاعده باید نسبت به امور پایدار شکل گیرد و این دنیا و آنچه در آن وجود دارد هیچ یک پایدار نیستند. از این رو، انسانی که میداند که دنیا سرای نابودی است، به آرزوهایی که در قلمرو عمر محدود دنیا قابل تحقق هستند، اکتفا میکند و به دنبال آرزوهایی که دست یافتنی نیستند، نمیرود و عمر خود را در راه تحقق آنها فدا نمیکند.۱
اثر دیگر آن، درمان غم است. توجه به فناپذیری دنیا سبب دوری از اندوه میگردد؛ چرا که دنیا، خانهای است که همواره رنج و مشقت برای ساکنان آن وجود داشته و خواهد داشت. فردی که دنیا را میشناسد، به کمال پستی و دنائت آن آگاه است و میداند که این دنیا بقایی ندارد و فانی میگردد و میداند این سختیها در گذرند و پایدار نیستند و جبران آنها در آخرت که پاینده و باقی است، بر وجه احسن خواهد شد. از این رو، برای آنها اندوهگین نمیشود. پیامبر اکرم _ صلی الله علیه و آله _ میفرماید:
أَیهَا النَّاسُ هَذِهِ دَارُ تَرَحٍ لَا دَارُ فَرَحٍ وَ دَارُ الْتِوَاءٍ لَا دَارُ اسْتِوَاءٍ_ فَمَنْ عَرَفَهَا لَمْ یفْرَحْ لِرَجَاءٍ وَ لَمْ یحْزَنْ لِشَقَاءٍ.۲
اثر سوم آن، درمان جزع است. شناخت سختیهای دنیا سبب دوری از جزع میشود. انسانی که میداند در دنیا سختیها و ناگواریهای بسیاری وجود دارد و همچنین به ناپایداری و فناپذیری دنیا آگاه است، در برابر سختیها و مشکلات دنیا دچار جزع و بیتابی نمیشود؛ چرا که میداند مشکلات دنیا نیز پایدار نیست و از بین خواهد رفت. حضرت علی _ علیه السلام _ میفرماید:
أُوصِیکمْ عِبَادَ اللَّهِ ... بِالرَّفْضِ لِهَذِهِ الدُّنْیا التَّارِکةِ لَکمْ ... وَ لَا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا ... إِنَّ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلی نَفَادٍ وَ کلُّ مُدَّةٍ مِنْهَا إِلی مُنْتَهی وَ کلُّ حَی مِنْهَا إِلی فَنَاءٍ وَ بَلَاء.۳
اثر چهارم آن، مهار تفاخر به دنیا و شگفتی از آن است. شناخت ناپایداری دنیا سبب
1.. امام علی _ علیه السلام _ : «وَ الدُّنْیا دَارٌ مُنِی لَهَا الْفَنَاءُ وَ لِأَهْلِهَا مِنْهَا الْجَلَاءُ وَ هِی حُلْوَةٌ [خَضِرَةٌ خَضْرَاءُ وَ قَدْ عَجِلَتْ لِلطَّالِبِ وَ الْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النَّاظِرِ فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکمْ مِنَ الزَّادِ وَ لَا تَسْأَلُوا فیهَا فَوْقَ الْکفَافِ وَ لَا تَطْلُبُوا مِنْهَا أَکثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ» (نهج البلاغه، خطبه ۴۵).
2.. بحار الأنوار، ج۷۴، ص۱۸۹.
3.. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۹_ ۴۳۰؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۹ ( بلاء در نهج البلاغه بیان نشده است).