تدوين حديث(4): منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها - صفحه 12

اين كلام در منابع بسيار و از طرق گونه گون، فراوان نقل شده است و بر ژرف نگران ترديدى را باقى نمى نهد كه رسول الله(ص) در آينه زمان، موضع مسند نشينان خلافت را مى نگرد و مردمان را به بيدارى و تأمل فرا مى خواند. بيهقى گويا از اين منظر نگريسته كه آن را افزون بر «سنن» در كتاب ارجمندش دلائل النبوة نيز آورده است؛ و شيخ محمد ابوشهبه پس از نقل حديث نوشته است:
اين حديث به لحاظ نقل ثابت است و استوار و محتواى آن نيز چنين است و عقل و درايت، و قرآن كريم مؤيد آن. ۱

تلاش در تحريف معناى حديث

آنچه آورديم روشن است و بى نياز از بيان و غير قابل ترديد. چرا كه «اريكه» را لغويان، تخت سلطنت، تخت آذين بسته، نشيمن گاه پشتى دار، يا مطلق تخت معنا كرده اند، ۲ شافعى نيز آن را چنين تفسير كرده است ۳ كه روشن است كنايه از مسند نشينى و تكيه بر قدرت است. و تعبير «يوشك» نيز نشان آن است كه تحقق اين شعار زودرس است؛ و ذيل كلام ابوبكر دقيقاً هم گون با پيش گويى رسول الله(ص) است؛ و كسى جز او ـ كه به لحاظ تاريخى بر روزگار رسول الله(ص) نزديك باشد چنين سخنى بر زبان نرانده است، اينها و جز اينها ترديد باقى نمى نهد كه پيامبر اكرم از آن كلام، ابوبكر را مراد كرده بوده است.
  اما كسانى كوشيده اند بگويند: «مراد مترفّهان شادخوارى هستند كه خوش نشين اند و دانش را از جايگاه اصلى آن فرا نمى گيرند.» ۴
روشن است كه اين تفسير بسى دور از واقع است، تدبّر در آهنگ كلام رسول الله(ص) به روشنى نشان آن است كه آن كس تكيه زده بر قدرتى است كه توان امر و نهى دارد و از مردم مى خواهد كه در گشودن گره ها و يافتن پاسخ سؤال ها به قرآن مراجعه كنند و از مراجعه كردن به حديث پيامبر تَنْ زنند؛ آيا خوش نشينان تكيه زده بر پشتى در درون خانه ها چنين اند؟ و آيا سياق كلام پيامبر اين است كه بگويد چه كسانى آگاهى ها را از كجا مى گيرند؟ نقل هاى مختلف آن كه در منابع گونه گون ارائه شده كه به روشنى نشان اين است كه مصداق كلام رسول الله(ص) يك نفر است و او آهنگ منع از مراجعه به كلام پيامبر را دارد و نه جز آن.

1.دفاع عن السنة، ص۲۱۶

2.العين، ج۵، ص ۴۰۴؛ النهاية ج۱،ص۴۰۱؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۲۲

3.الرسالة، ص ۹۱

4.ابو عبد الله محمد بن احمد قرطبى اين تفسير از حديث را از احمد بن محمد خطابى، از محدثان بزرگ اهل سنت نقل كرده است (الجامع لاحكام القرآن، ج۱، ص ۳۸)، و برخى از پژوهشگران معاصر آن را پذيرفته و نقل كرده اند (دفاع عن السنة، ص ۱۰؛ دراسات حول القرآن والسنة، ص۱۱۶).

صفحه از 27