تدوين حديث(4): منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها - صفحه 9

آغاز منع تدوين

جريان منع كتابت و تدوين حديث و به ديگر سخن، عدم لزوم نگارش و ثبت و ضبط گفتار رسول الله(ص) چونان انديشه اى در ذهن كسانى، ريشه در زمان رسول الله(ص) دارد. قريشيان ـ حال به هر انگيزه اى ـ بر اين پندار بودند و كتابت كلام رسول الله(ص) را روا نمى دانستند، عبد الله بن عمرو بن عاض مى گويد:
من هر آنچه از پيامبر مى شنيدم مى نوشتم و با اين كار مى خواستم از تباهى آنها جلوگيرى كنم. قريش مرا از اين كار باز داشتند و گفتند: «هر آنچه از پيامبر مى شنوى مى نويسى، و حال آن كه پيامبر بشرى است كه در حال خشنودى و ناخشنودى سخن مى گويد؟… ۱
برخى از پژوهش گران بخشى از اين نقل را (رسول الله بشر يتكلم فى الغضب والرضا) نشانِ انگيزه اين موضع گيرى قريشيان در برابر كلام رسول الله(ص) دانسته اند، بدين معنا كه آنان از اين كه سخنانى از پيامبر نشر شود كه از سَرِ خشنودى درباره كسانى و از سَرِ خشم درباره كسانى گفته شده است، تن مى زدند و عملاً اين حركت، نوعى آينده نگرى براى حراست از موقعيت افراد و زدودن موانع براى دست يابى بر قدرت و حاكميت بود. ۲ گو اين كه اين تحليل چندان دور از واقع نمى نمايد، به ويژه با توجه به برخورد قريشيان با پيامبر(ص) در آستانه رحلت، و نصوصى كه مى تواند انگيزه هاى سياسى آن   ماجرا را بنماياند. اما گفتنى است كه واقعيت ذهنى بسيارى از قريشيان درباره پيامبر(ص) دقيقاً چنين بوده است؛ يعنى آنان نه تصور درستى از جايگاه نبوت داشته اند و نه درك درستى از اهميت و جايگاه كلام آن بزرگوار.

1.مسند احمد بن حنبل، ج۲، ص۱۶۲؛ تقييد العلم، ص ۸۱ ـ ۸۸؛ المستدرك على الصحيحين، ج۱، ص ۱۰۶. پيش تر اين حديث را آورده ايم: فصلنامه علوم حديث، ش۲، ص۱۷

2.معالم المدرستين، ج۲، ص۴۳، برخى از پژوهش گران سخنانى از اين دست را در زمان رسول الله(ص) از جمله نشأت گرفته از كينه برخى از قريش دانسته اند كه گرچه به ظاهر عنوان اسلام را يدك مى كشيدند اما در باطن از اعتقاد استوار به رسول الله(ص) و آيين او برخوردار نبودند و حسد و كينه آنها گسترش نام و كلام رسول الله(ص) را برنمى تابيد. به آنچه در متن آورديم نويسنده هوشمند مصر آقاى سعيد ايوب نيز راه برده است بنگريد به:معالم الفتن، ج۱، ص

صفحه از 27