سیاسی توجه کرده و به آن احترام میگذاشتند، و حتی در صورت عدم پذیرش رهبری سیاسی و دینی ایشان، خود را بینیاز از رهنمود ایشان نمیدانستند.۱ همچنین، آیات قرآنی جایگاهی انحصاری برای صاحبان علم خاص در نظام معرفتی و هدایت قایل است.۲ این، نقطه آغازین توجه و سؤال از علم اهل بیت پیامبر به عنوان بندگان برگزیده به شمار میرود.۳ این که این علم از کجا آمده، چگونه به ایشان منتقل شده و میزان آن چه قدر است، سؤالاتی است که همواره مطرح بوده است.
روایات مشهور به الف باب از روایات پر تعدادی است که بیانگر یکی از منابع و مجاری علوم ائمه علیهم السلام است. این گسترش به اندازهای است که طبق گزارش ابن شهر آشوب، ابن بابویه در الخصال، از بیست و چهار طریق و صفار قمی در بصائرالدرجات از شصت و شش طریق این خبر را روایت نمودهاند.۴ به علاوه، بازتاب این موضوع را در کتب اهل سنت نیز میتوان پیگیری نمود.۵ بر خلاف سایر مجاری علوم اهل بیت علیهم السلام که طرح و تبیین آن بیشتر در زمان امام باقر و به صورت گستردهتر در زمان امام صادق علیهما السلام رخ نمایانده است،۶ روایات
1.. از نمونههای باورمندی این سرآمدی جماعتی از معتزلیان با امام صادق علیه السلام است. از جمله گفتههای عمرو بن عبید این جملات است: «ما پس از جست و جو مردی که برخوردار از دین و عقل و جوانمردی و شایسته خلافت را یافتیم، او محمد بن عبدالله بن محمد بن حسن است. قصد داریم گرد او جمع شده و با او بیعت کنیم و آن گاه عقایدمان را آشکار سازیم و مردم را به یاری او دعوت کنیم. پس هر که با او بیعت کند، با او هستیم و او از ماست، و هر که از ما دوری گزیند، دست از او برمیداریم. هر که بر ما شمشیر کشد، با او جنگ میکنیم تا او را به حق و اهل آن هدایت کنیم. خواستیم شما را از این قصد آگاه کنیم؛ چرا که ما از مانند تو بینیاز نیستیم، چرا که تو فضل بسیار و شیعیان انبوهی داری!» (ر.ک: الکافی، ج۹، باب دخول عمرو بن عبید و المعتزلة علی ابی عبدالله علیه السلام، ص۳۹۹ - ۴۰۰؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۴۸؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۱۱۸).
2.. سوره آل عمران، آیه۷؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
3.. عمرو بن ابراهیم میگوید که به امام صادق علیه السلام گفتم: مرا از علمی که میدانید خبر دهید که آیا شفاهی است که برخی از شما از بعض دیگر میدانید یا چیز مکتوبی از جانب رسول خدا صلی الله علیه وآله به شما رسیده است؟ پس فرمود: مسأله بس عظیمتر از این است. آیا گفته خدا در قرآنش را نشنیدی «وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتابُ وَ لَا الْإِیمانُ» (سوره شوری، آیه۵۲). گفتم: آری. فرمود: پس آنگاه که خدا روح را به پیامبر عطا فرمود و آن همین گونه است و آن هنگامی که به بندهای که به واسطه آن علم و فهم را میآموزد، خودش را بر مردم عرضه میکند (بصائر الدرجات، باب ما یسأل العالم عن العلم الذی یحدث به من صحف عندهم ازداده، ص۴۵۹، ح۳).
4.. المناقب، ج۲، ص۳۶.
5.. ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۷؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۴؛ المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۵۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۲؛ عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۱۵؛ الریاض النضرة، ج۳، ص۱۵۹. و ر.ک: نهج الحق، ص۲۴۰.
6.. فحوای عبارات برخی از روایات بر شهرت الف باب در پیکره فرهنگی و اعتقادی شیعه و حتی فراتر از شیعه در عصر حضور دلالت دارد؛ به عنوان نمونه عبارات زیر را ملاحظه نمایید: ما یرویه الناس (بصائر الدرجات، ص۳۰۵)، ان الشیعة یتحدثون (بصائر الدرجات، ص۳۰۳؛ الخصال، ج۲، ص۶۴۷)، ذلک ما یقول الناس (بصائر الدرجات، ص۳۰۹).