اجل او فرا رسد، توجه او بیشتر به پایان راه سوق داده میشود، در نتیجه، توان او در برابر دشواری بیشتر میشود. از این رو، چنین فردی راحتتر میتواند در انجام اعمال خیر اهتمام ورزیده و از ترک آنها خودداری کند.
به بیان دیگر، نیز میتوان رابطه این متغیر با صبر را تبیین و تحلیل کرد.
در قسمتی از روایتی که مفضل از امام صادق علیه السلام نقل میکند، چنین میخوانیم:
إِنْ كَانَ طَوِیلَ الْعُمُرِ ثُمَّ عَرَفَ ذَلِكَ وَثِقَ بِالْبَقَاءِ وَ انْهَمَكَ فِی اللَّذَّاتِ وَ الْمَعَاصِی وَ عَمِلَ عَلی أَنَّهُ یَبْلُغُ مِنْ ذَلِكَ شَهْوَتَهُ ثُمَّ یَتُوبُ فِی آخِرِ عُمُرِهِ؛۱
اگر انسان عمرش طولانی باشد و آن را بداند اطمینان به بقا پیدا میکند و در لذات و معاصی غرق میشود و به این تصور که در پایان عمر توبه خواهد کرد برای رسیدن به شهواتش تلاش میکند.
در قسمتی دیگر از این روایت بعد از این که امام علیه السلام چنین مسألهای را نقد میکند، چنین آمده است:
فَكَانَ خَیْرَ الْأَشْیَاءِ لِلْإِنْسَانِ أَنْ یُسْتَرَ عَنْهُ مَبْلَغُ عُمُرِهِ، فَیَكُونَ طُولَ عُمُرِهِ یَتَرَقَّبُ الْمَوْتَ، فَیَتْرُكَ الْمَعَاصِیَ وَ یُؤْثِرَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ.۲
پس بهترین چیز برای انسان این است که مقدار عمرش بر او مخفی بماند تا در طول عمرش انتظار مرگ را داشته باشد در نتیجه معاصی را ترک کند.
کسی که یقین به طولانی بودن عمر خود دارد، در مواجهه با دشواریهای ترک گناه یا انجام اطاعت ممکن است دو گزینه به ذهن او آید: 1. این گونه دشواریها و تلخیها را تحمل کرده و بیتاب نشود تا در پایان عمر به عواقب خوشایند برسد؛ 2. به جای تحمل دشواریها مشغول لذتهای حرام شود و در پایان عمر از طریق توبه هم گناهان را پاک کند و هم به همان عاقبت خوشایند برسد. در نتیجه، هم در طول عمر لذت خواهد برد و هم در پایان عمر. وقتی این دو گزینه در ذهن او حاضر شود، احتمالاً به سوی گزینه دوم سوق داده خواهد شد؛ ولی اگر زمان مرگ برای او نامعلوم باشد، نمیداند که آیا فرصت توبه پیدا خواهد کرد یا نه؟ در نتیجه، چون انتظار مرگ را دارد و امکان میدهد فرصت توبه را پیدا نکند، تصمیم میگیرد راه مطمئنتر را انتخاب کند؛ یعنی دشواریها را تحمل کرده و به عاقبت خوشایند برسد.