تبیین فرایند شکل‌گیری صبر با تکیه بر منابع اسلامی - صفحه 93

از مجموع روایت‌ها بر می‌آید که در تحلیل معنای عقل دو نکته را باید در نظر گرفت: نخست، این که عقل از جنس فهم و شناخت است؛ و دوم اینکه بازدارنده و مهارکننده است. شاید بتوان گفت که عقل «نیروی بازداری _ ‌شناختی» است.۱
البته این توضیح را نیز باید افزود که عقل ماهیتی مرکب از دو مفهوم (شناخت و بازدارندگی) که در کنار یکدیگر و به صورت انضمامی قرار داشته باشند نیست، بلکه به گونه‌ای به هم آمیخته‌اند که از یکدیگر قابل تفکیک نبوده و ماهیتی واحد یافته‌اند. در این صورت، نه شناخت از بازدارندگی جداست و نه بازدارندگی از شناخت و این دو در عین دوگانگی، وحدت یافته و ماهیت جدید پیدا کرده‌اند.۲
‏نکته دیگری که باید افزود، رابطه تقوا و عقل است. به نظر می‌رسد تقوا به بعد بازداری عقل اشاره دارد و علمی که در معارف دین از آن به عنوان نور یاد می‌شود و در رفتار انسان اثرگذار است، همان بعد شناختی عقل است. پس می‌توان گفت عقل آمیزه‌ای از تقوا و علم است و تقوا و علم، عقل تجزیه شده‌اند.۳
نکته سومی که می‌تواند تکمیل کننده مطالب فوق باشد، رابطه حزم و تقوا است. همانطور که قبلا روشن شد حزم نوعی خویشتنداری است. این خویشتنداری به سبب توجه و تمرکز در عاقبت امور ایجاد می‌شود. در واقع می‌توان گفت حزم یکی از عوامل بازداری است و می‌تواند تحت تقوا و در نتیجه عقل قرار گیرد. برخی از روایات را نیز می‌توان به عنوان شاهد ذکر کرد. در قسمتی از خطبه منقول از علی علیه السلام می‌خوانیم:
لَا یَكُونُ الْمُسْلِمُ مُسْلِماً حَتی یَكُونَ وَرِعاً، وَ لَنْ یَكُونَ وَرِعاً حَتی یَكُونَ زَاهِداً، وَ لَنْ یَكُونَ زَاهِداً حَتی یَكُونَ حَازِماً، وَ لَنْ یَكُونَ حَازِماً حَتی یَكُونَ عَاقِلًا.۴
این روایت دلیل خوبی برای اثبات این مطلب است که عقل می‌تواند باعث حزم در کارها شود. در این روایت، زاهد بودن مسلمان، منوط به داشتن حزم و حازم بودن او منوط به عاقل بودنش شده است. این روایت علاوه بر مطلب فوق، می‌تواند شاهد این مسأله نیز باشد که مرتبه زهد بعد از حزم قرار دارد.

1.. اخلاق‌ پژوهی حدیثی، ص۵۹.

2.. همان، ص۷۷.

3.. همان، ص۱۹۷.

4.. تحف العقول، ص۱۰۰.

صفحه از 95