همان هدف خوشایندی که انسان شوق به آن دارد، در پایان صبر قرار گرفته است و انسان بر اثر تحمل و صبر است که میتواند به هدف خوشایند، یعنی بهشت یا مقام قرب الهی برسد. به بیان دیگر، این اشتیاق باعث میشود که هنگام مواجهه با دشواریها مدام به عاقبت خوشایندِ تحمل دشواریها توجه نموده و به شوق رسیدن به آن، در مقابل دشواریهای راه بیتابی نکند. از سوی دیگر، میتوان گفت شوق باعث علاقه، حرکت و تلاش است و لازمه حرکت به سوی هدفی مانند بهشت، تحمل دشواریهایی است که در راه رسیدن به بهشت وجود دارد.
پایه بعدی، ترس از عواقب تلخی است که بر اثر عدم صبر (یعنی جزع) حاصل میشود. تحمل مشکلات زمانی به راحتی برای انسان امکانپذیر است که نه تنها رسیدن به هدف مزایای برای انسان در پی داشته باشد، بلکه نرسیدن به آن انسان را با مخاطراتی مواجه سازد.1 با نگاهی دیگر این چنین میتوان تحلیل کرد که ترس از عاقبت تلخ، خودش عاملی است که باعث میشود انسان پایان صبر را (که باعث رهایی از عاقبت تلخ و در نتیجه خوشعاقبتی میشود) در نظر گرفته و از این جنبه وارد شود. به بیان دیگر، ترس انسان را به اجتناب از خطر وادار میکند و لازمه اجتناب از خطری مثل جهنم این است که دشواریهای راه نجات را تحمل کند و روشن است که راه نجات، انجام طاعت و ترک معصیت است.
پایه سوم _ که صبر بر آن استوار است _ زهد2 است. انسان در صورتی میتواند در برابر دشواریهای موجود در رسیدن به هدف، طمأنینه خود را حفظ کرده و دچار بیتابی نشود که میل شدید به امور منافی با هدف نداشته باشد؛ به عنوان نمونه کسی که حب شدید به مال و فرزند دارد، اگر از جهت مال یا فرزند دچار مصیبت شود، نمیتواند به این راحتی طمأنینه خود را حفظ کرده و دچار بیتابی نشود، ولی اگر علاقه و وابستگی شدید به دنیا نداشته باشد، راحتتر میتواند دشواری مصیبت را تحمل کرده و نفس را از بیتاب شدن مهار کند.
رابطه زهد با صبر و جزع را در روایت دیگری که به عنوان مواعظ حضرت عیسی علیه السلام نقل شده است نیز میتواند مشاهده کرد، در این روایت میخوانیم:
وَ اجْعَلُوا قُلُوبَكُمْ بُیُوتاً لِلتَّقْوی، وَ لَا تَجْعَلُوا قُلُوبَكُمْ مَأْوی لِلشَّهَوَاتِ؛ إِنَّ أَجْزَعَكُمْ عِنْدَ
1.. «بررسی پایههای روانشناختی و نشانگان صبر در قرآن»، ص۱۵۶.
2.. زهد یعنی ضد محبت دنیا و مال (معراج السعاده، ص۳۵۵).