حرام نجات دهد.
سؤالی که در اینجا باقی میماند، این است که زهد چگونه باعث میشود فرد به عاقبت خوشایند صبر تمرکز پیدا کرده و به سوی آن سوق داده شود؟ در پاسخ، این چنین میتوان گفت که حب دنیا از جمله حب مال و لذتهای حرام باعث میشود تمرکز فرد نسبت به عاقبت خوشایند صبر کمتر شده و به اموری روی آورد که با آن اهداف منافات دارد. از این رو، اینها مانع از توجه کافی به هدف پایانی خواهد شد، ولی زهد با برداشتن این مانع باعث میشود که تمرکز و توجه انسان به عاقبت خوشایند صبر آسانتر شود.
در مرتبهای بالاتر، اگر انسان بتواند نسبت به امور ناپسند مثل گناه، تنفر داشته باشد، مسلماً راحتتر میتواند آنها را ترک کرده و در این راه مقاوم باشد. چه بسا روایت ذیل اشاره به همین مطلب باشد که میفرماید:
أَمَّا كَرَاهِیَةُ الشَّرِّ فَیَتَشَعَّبُ مِنْهُ الْوَقَارُ، وَ الصَّبْرُ، وَ النَّصْرُ، وَ الِاسْتِقَامَةُ عَلی الْمِنْهَاجِ، وَ الْمُدَاوَمَةُ عَلی الرَّشَادِ، وَ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ، وَ التَّوَفُّرُ، وَ الْإِخْلَاصُ، وَ تَرْكُ مَا لَا یَعْنِیهِ، وَ الْمُحَافَظَةُ عَلی مَا یَنْفَعُهُ، فَهَذَا مَا أَصَابَ الْعَاقِلُ بِالْكَرَاهِیَةِ لِلشَّرِّ، فَطُوبی لِمَنْ أَقَامَ بِحَقِّ اللَّهِ وَ تَمَسَّكَ بِعُری سَبِیلِ اللَّهِ؛۱
اما دستاوردهای بیزاری از کار بد: وقار، شکیبایی، مددکاری، استقامت بر راه راست، پیگیری راه درست، ایمان به خدا، حفظ آبروی دیگران، بیریایی، ترک کارهای بیهوده و پاسداری از کارهای سود آوراست ؛ اینهاست که در اثر بیزاری از کار بد نصیب خردمند میشود. پس خوشا به حال کسی که به حقّ خدا بپاید و به رشتههای راه خدا چنگ در زند.۲
پایه چهارم صبر، انتظار مرگ است. کسی که مرگ را فراموش کرده یا خیال میکند که عمر او در این دنیا همیشگی است و یا احساس میکند که عمر او بسیار طولانی خواهد بود، دشواریهای ترک گناه یا دشواریهای بلا و انجام اطاعت برای او بسیار پررنگتر میشود. روشن است کسی که تصور میکند وجود دشواریها پایان ندارد یا بسیار طولانی است، تمرکز و توجه او بیشتر به سوی ابتدای راه که تلخ است سوق داده خواهد شد. در نتیجه، بیتاب شده و حفظ حالت طمأنینه در برابر دشواریهای مصیبت، انجام واجبات و ترک معاصی برای او بسیار سخت خواهد بود. اما کسی که یه یاد مرگ است و هر لحظه امکان میدهد که
1.. همان، ص۱۸.
2.. تحف العقول، ترجمه حسنزاده، ۱۳۸۲ش، ص۳۳.