بيماري - صفحه 489

۰.18865.عنه عليه السلام : كيفَ يكونُ حالُ مَن يَفنى ببَقائهِ ، و يَسقَمُ بصِحَّتِهِ ، و يُؤتَى مِن مَأمَنِهِ ؟ ! ۱

۰.18866.عنه عليه السلام : فأمّا أهلُ الطّاعَةِ فأثابَهُم بجِوارِهِ ، و خَلَّدَهُم في دارِهِ ، حَيثُ لا يَظعَنُ النُّزّالُ، و لا تَتَغيَّرُ بِهِمُ الحالُ ، و لا تَنوبُهُمُ الأفزاعُ ، و لا تَنالُهُمُ الأسقامُ . ۲

۰.18867.الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : اللّهُمّ لكَ الحَمدُ على ما لم أزَلْ أتَصَرَّفُ فيهِ مِن سَلامَةِ بَدَني ، و لكَ الحَمدُ على ما أحدَثتَ بي مِن عِلَّةٍ في جَسَدي ، فما أدري يا إلهي أيُّ الحالَينِ أحَقُّ بالشُّكرِ لَكَ ، و أيُّ الوَقتَينِ أولى بالحَمدِ لَكَ ! أ وَقتُ الصِّحَّةِ ... أم وَقتُ العِلَّةِ الّتي مَحَّصتَني بِها ؟! ۳

۰.18868.الخصال عن الأشعَريِّ عن صالحٍ يَرفَعُهُ بإسنادِهِ أربَعةٌ القَليلُ مِنها كَثيرٌ : النّارُ القَليلُ مِنها كثيرٌ ، و النَّومُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و المَرَضُ القَليلُ مِنهُ كثيرٌ ، و العَداوَةُ القَليلُ مِنها كثيرٌ . ۴

۰.18865.امام على عليه السلام فرمود : چگونه است حال كسى كه با هستى خود، نيست مى شود و با تندرستى خود بيمار مى شود و در پناهگاه امنش، مرگ به سراغش مى رود.

۰.18866.امام على عليه السلام : امّا اهل طاعت را با جاى دادن در جوار خود پاداش داد و در سراى خود جاودانشان ساخت؛ سرايى كه فرود آيندگانش كوچ نكنند و حالشان دگرگون نشود و ترس و وحشت ها به سراغشان نمى آيد و بيمارى ها به آنان نمى رسد.

۰.18867.امام زين العابدين عليه السلام گفت : بار خدايا! تو را سپاس بر تندرستى ام كه پيوسته در آن به سر مى برم. و تو را سپاس بر بيمارى اى كه در بدنم پديد آورده اى؛ زيرا نمى دانم، اى خداى من! كدام يك از اين دو حالت [تندرستى يا بيمارى ]به سپاسگزارى تو شايسته تر و كدام يك از اين دو زمان براى ستايش تو سزاوارتر است. آيا زمان تندرستى... يا زمان بيمارى كه مرا به وسيله آن [از گناهان ]پاك كردى؟

۰.18868.الخصال : اشعرى از صالح به سند خود مرفوعا نقل مى كند كه گفت: چهار چيز است كه اندك آنها نيز بسيار است: آتش، اندكش نيز بسيار است. خواب، اندكش هم بسيار است. بيمارى، اندكش هم بسيار است و دشمنى، اندكش هم بسيار است.

1.نهج البلاغة : الحكمة ۱۱۵.

2.نهج البلاغة : الخطبة ۱۰۹.

3.الصحيفة السجّاديّة : الدعاء ۱۵ .

4.الخصال : ۲۳۸/۸۴.

صفحه از 502