شرح حديث « أنا الله الذی لا إله إلّا أنا..» - صفحه 178

در احاديث آينده شده ، فرق در ميان اين اقوال ، ظاهر مى شود .
اگر گويند كه چه فرق است در ميانه شركت در قدرت و توفيق و خذلان ، جواب گفته مى شود : مثلاً هرگاه كسى شخصى را ببيند معصيتى مى نمايد و او را نهى از آن معصيت نمايد و آن عاصى ، متنبّه نشود و آن ناهى ، ترك نهى و منع نمايد ، آيا آن ناهى كسى است كه عاصى را امر به عصيان نموده باشد يا مشاركت در معصيت او نموده است ۱ و مدّعا از توفيق و خذلانى كه گفته مى شود ، همين معناست . فرق در ميان اين دو مذهبْ بسيار است و در كتاب «احتجاج» شيخ طبرسى از حضرت امير المؤمنين . صلوات اللّه عليه . روايت نموده كه حضرت . سلام اللّه تعالى عليه . فرمود كه مگوييد كه واگذارد خداى تعالى عباد را به خودشان ، پس سست بگيريد امر الهى را و مگوييد واداشت مردم را بر امور . خدا را مستند به ظلم مكنيد ؛ و ليكن گوييد كه خير به توفيق خدا و شرّ به خذلان خداست و همه ، سابقِ در علم خداست ۲ .
و در كتاب «معاني الأخبار» ابن بابويه ، حديث طويلى از عبداللّه بن فضل هاشمى روايت كرده و آنچه از آن حديثْ موضع حاجت است ، اين است كه گفت : پس عرض كردم كه قول بارى تعالى : «وما توفيقي إلاّ باللّه »۳ و قول او . جلّ ذكره الأعلى . : «إن ينصركم اللّه فلا غالب لكم وإن يخذلكم فمن ذا الّذي ينصركم من بعده»۴ . فرموده: هرگاه بكند بنده آنچه را خداى عزّوجلّ ، امر نموده به آن از اطاعت ، «كان فعله وفقا لأمر اللّه : مى باشد فعل او موافق امر الهى ، و بنده به اين ناميده مى شود موفَّق . و هرگاه اراده كند بنده كه داخل شود در چيزى از معاصى

1.همان ، ص ۱۲۴ (كتاب التوحيد ، باب الجبر والقدر حديث ۱۳) .

2.الإحتجاج، ص ۲۰۶ .

3.سوره هود ، آيه ۸۸ .

4.سوره آل عمران ، آيه ۱۶۰ .

صفحه از 182