قاعده زرين در حديث و اخلاق - صفحه 13

باشند و بنياد اين احساس مسؤوليت را روح اين قاعده مى داند: آنچه بر خود روا نمى دارى بر ديگرن روا مدار. ۱
همين پارلمان در اعلاميه «به سوى اخلاق جهانى» اين قاعده اخلاقى را مجددا مبناى اخلاق جهانى دانسته تأكيد مى كند:
اصلى در بسيارى از اديان و سنت هاى اخلاقى بشر يافت مى شود كه هزاران سال است كه دوام و استقامت داشته است: چيزى را كه بر خود نمى پسندى، بر ديگران مپسند. يا به تعبير مثبت، «چيزى را كه بر خود مى پسندى، بر ديگران نيز بپسند». اين اصل بايد براى همه قلمروهاى زندگى، براى خانواده ها، جوامع، نژادها، مليت ها، و دين ها قاعده و هنجارى لغو ناشدنى و نامشروط باشد. ۲
جان هيك نيز در گفتار تازه خود با عنوان «آيا اخلاق جهانى وجود دارد»؟ با مرور قاعده زرين و اشاره به نمونه هايى از آن در آيين هاى بودا، جَين، زرتشت، كنفوسيوس، لائوتزو، يهود، مسيحيت، و اسلام و نقل حديثى در اين باره از رسول خدا، نتيجه مى گيرد كه اين قاعده عام ترين قاعده اخلاقى و وجه مشترك همه اديان بزرگ است. ۳
هِرتزْلِر، با بررسى اين قاعده در ميان تقريبا همه اديان و جوامع و اشاره به متفكران سنت هاى متفاوت و گاه متضادى كه به اين قاعده استناد كرده اند، عموميت و جهانى بودن آن را نتيجه مى گيرد و مى كوشد علت آن را بيابد و از منظر جامعه شناختى تفسير كند. ۴ اين عموميت و مشابهت درباره اين قاعده، مايه بحث هايى شده و برخى از مسيونرهاى اوليه مسيحى با ديدن تقريرهاى خاصى از اين قاعده در ميان ملل ديگر، مسأله وامگيرى غير مسيحيان را مطرح كرده اند.
Morality and Religion, by Ronal M. Green in The Encyclopedia of Religion, edited by Mircea Eliade, V. 10, p. 100. وامگيرى را نفى مى كند؛ زيرا پيش از تولد حضرت مسيح و حتى در سنت هاى شرقى و آمريكاى جنوبى نيز شاهد اين قاعده هستيم. به همين سبب، سخن از وامگيرى گره گشا نيست. تنها دو احتمال باقى مى ماند: نخست آن ليكن مرور فوق امكان اين كه گفته شود اين قاعده زاده وحى موازى در همه زمين و حاصل تعليم پيامبران الهى است، ديگر آن كه ادعا شود اين قاعده در واقع ريشه در سرشت اخلاقى دارد و محصول تفكر اخلاقى است، به اين معنا كه لازمه تفكر اخلاقى تن دادن به اين قاعده است، زيرا مهم ترين معيار اخلاقى بودن يك رفتار امكان تعميم پذيرى و شمول پذيرى آن است و همين كه پاى اين آزمون و سنجه به ميان آيد، با قاعده زرين مواجه خواهيم بود. ۵ اين دو نظر هرچند ممكن است

1.The Declaration of the Parliament of the Worlds Religions, in A Global Ethic and Global Responsibilities: Two Declarations, edited by Hans Kung and Helmunt Schimidt, p.۱۴.

2.پارلمان اديان جهان، ص۲۴.

3.Is There A Global Ethics, John Hick.

4.The Golden Rule and Society, Joyce Hertzler, P.۱۶۲.

5.در اين باره، ر.ك: «عام گرايى و خاص گرايى در اخلاق»، ص۵ .

صفحه از 30