قاعده زرين در حديث و اخلاق - صفحه 20

را نام برده و نقايص آنان را بر شمرده اند، آن است كه هر گاه آنان احاديثى از ما بشنوند كه در آنها به صراحت از كسانى بدگويى كرده ايم، متقابلاً به صراحت از ما بدگويى خواهند كرد و ما را دشنام خواهند داد. حال آن كه اين شيوه با تعليم قرآن كريم كه مسلمانان را از دشنام دادن به مشركان باز مى دارد و تأكيد مى كند كه اين كار آنان را به مقابله به مثل بر خواهد انگيخت، ناسازگار است. در نتيجه چون ما دوست نداريم، دشناممان دهند، نبايد ديگران را دشنام دهيم؛ يعنى آنچه بر خود نمى پسندى بر ديگران مپسند. امام در پايان اشاره مى كند كه خير دنيا و آخرت را براى پرسشگر در اين سخنان گرد آورده است. بدين ترتيب، مى توان به كمك اين معيار برخى از احاديثى را كه به نحوى چنين پيامدى دارند، شناسايى كرد و آنها را جعلى دانست.

قاعده زرين در اخلاق اسلامى

اهميت اين قاعده از گذشته ها در ميان عالمان و صاحب نظران مسلمان شناخته شده بوده و آنان به نحوى به آن اشاره و از آن در استدلال هاى اخلاقى خود سود جسته اند. در آثار مختلف اخلاقى معمولاً به دو صورت به اين قاعده استشهاد شده است: به صورت مستقيم، و به شكل تمثيلى و داستانى. برخى به استناد آيات قرآنى و روايات نبوى، آن را مبناى رفتار قرار داده و بر اساس آن استدلال و برخى نيز در قالب ماجراهاى كوتاه، به اهميت آن اشاره كرده اند. از گروه نخست مى توان ابن حزم، رضى الدين نيشابورى، ماوردى، ابن مسكويه، فقيه اصفهانى و طه عبد الرحمن را نام برد. ابن حزم با اشاره به فرمان رسول خدا درباره خشمگين نشدن و عمل به قاعده زرين، نتيجه مى گيرد: «اين دو فراگيرنده هر فضيلتى هستند» و براى اثبات آن مى گويد كه در پى عمل به اين دو دستور، قوت شهويه مهار و عدالت كه فايده نفس ناطقه است، حاصل مى شود. ۱ ماوردى، به نقل از خردمندى، يكى از محالات را آن مى داند كه كسى خواستار وفادارى از كسى گردد، بى آن كه خود وفادارى كند. ۲ رضى الدين نيشابورى، نيز از آن براى استدلال به سود عفت يارى مى گيرد. ۳ ابن مسكويه داد خواستن از ديگران را، بى آن كه شخص خود بدان پايبند باشد، مايه شگفتى مى شمارد. ۴ فقيه اصفهانى بر اين نظر است كه آن پادشاهى مى تواند مشمول لطف خدا و خليفه او باشد كه ده قاعده نگاه دارد و:
اول، آنْكْ هر قضيه كه واقع شود، تقدير كند و چنان انگارد كه خود رعيت است و پادشاهْ ديگرى و هر چه بر خود روا ندارد، به ديگرى و بر رعيت جايز نفرمايد. ۵

1.رسالة فى مداواة النفوس، ص۳۴۱.

2.ادب الدنيا و الدين، ص۲۴۴.

3.مكارم اخلاق، ص۱۵۶.

4.الحكمه الخالدة، ص۱۱۶.

5.تحفة الملوك، ص۷۲.

صفحه از 30