درآمدي بر روش‏شناسي فهم معارف روانشناختي از احاديث - صفحه 99

پيشرفت، آرزوهاى بزرگ به رضامندى اندكى منجر مى شود. البته طبق ساير نظريه ها داشتن اهداف كلى براى سلامتى مفيد هستند، اما بايد هدف ها، مناسب و صحيح انتخاب شوند. ۱
همان گونه كه روشن است، اين نظريه همان چيزى را مى گويد كه قرن ها پيش، در آموزه هاى دين بيان شده بود. نگارنده نيز چند سال پيش از آن كه با اين نظريه آشنا شود، با استفاده از روش ياد شده دريافته بود كه از نظر روايات ميان آرزو و رضامندى رابطه اى تنگاتنگ و البته معكوس وجود دارد. اين از آن جهت اهميت دارد كه نقطه آغاز تحليل روايات آرزو، آشنايى با نظريه هاى علمى نبوده، بلكه بدون آگاهى از آن چنين رابطه اى به دست آمد. اين نشان مى دهد كه اگر پژوهشگران حوزه دين به صورتى روشمندانه گزاره ها را مورد مطالعه قرار دهند، مى توانند زمينه را براى نظريه پردازى در تمام حوزه هاى علوم انسانى فراهم سازند.

روش دوم. معكوس سازى

روش دوم مبتنى بر يك حركت معكوس است. در اين روش، محقق از يك نقطه تأثيرگذار ـ كه در حديث وجود دارد ـ حركت خود را آغاز مى كند و با دقت تمام و با پرسش هاى منظم و حساب شده، به لايه هاى عميق تر نفوذ مى كند و بنيان هاى علمى حديث را به دست مى آورد. روشن شدن اين مطلب نياز به كمى توضيح دارد و آن اين كه صدور حديث (و همچنين نزول آيه) در حقيقت «حركت از قانون به گزاره» است. همان گونه كه پيش تر اشاره شد، گزاره هاى دينى مبتنى بر قوانين علمى هستند و صاحب شريعت بر اساس آنها گزاره اى را بيان مى دارد. به بيان ساده تر، همه ابعاد زندگى بشر تحت تسلط قوانين علمى است و لذا هر حركت و تغييرى بايد بر اساس قوانين خاص خودش طراحى و پى ريزى شود. منبع شريعت با آگاهى از اين حقيقت و با اطلاع از قوانين حاكم بر زندگى بشر، به تناسب نياز، گزاره هايى را به منظور اصلاح زندگى مردم يا تعالى آن بيان كرده است؛ درست شبيه يك پزشك حاذق يا مشاور دانا كه براى درمان بيماران و تأمين سلامتى جسمى و روانى آنها، نسخه نوشته و توصيه هايى را بيان مى دارند. بى ترديد، نسخه پزشك و توصيه مشاور، مبتنى بر قوانين علمى هست، اما عين آن نيست. در هيچ نسخه اى قوانين پزشكى نوشته نمى شود و در هيچ توصيه اى مباحث نظرى و تئوريك گفته نمى شود، بلكه پزشك و مشاور بر اساس دانش خود و با تكيه بر قوانين و نظريات علمى، به ارائه برنامه اى درمانى مى پردازند.
گزاره هاى دينى نيز از همين قاعده پيروى مى كنند و لذا مرحله نزول يا صدور گزاره، حركت از قانون به گزاره است. بر اين اساس، براى به دست آوردن قوانين بايد حركتى معكوس را طراحى كرد. در اين روش ـ كه مى توان آن را پژوهش معكوس ناميد ـ محقق حركت پژوهشى خود را از گزاره آغاز كرده و به سمت قانون حركت مى كند تا آن را به دست آورد. در اين روش چند مرحله مهم وجود دارد:

1.وانشناسى شادى، ص۸۳.

صفحه از 108