تاريخ‏ مندي در مطالعات حديثي - صفحه 158

دسته بندى خود، بجز رواياتى كه در اصل صدور مشكل دارند و به آنها اشاره شد، از دو دسته ديگر نام مى برد: يكى رواياتى كه صدور آن به هواى مكه و مدينه بستگى دارد و استعمال آن در ساير جاها جايز نيست؛ دوم رواياتى كه امام عليه السلام آن توصيه را با توجه به طبيعت مسأله بيان فرموده و از آن موضع تعدى نمى كند، زيرا امام به طبع وى آشناتر است. ۱
شيخ مفيد عليه السلام در شرح اين كلام مى فرمايد:
طب صحيح، و علم به آن ثابت است و طريق رسيدن به آن وحى است و دانشمندان آن را از انبيا گرفته اند، زيرا راهى به علم طب نيست، مگر از راه سمع، و طريقى به شناخت داروها نيست، مگر به توفيق الهى كه راه آن شنيدن از معصومِ عالم به خفيات است، و روايات ائمه عليهم السلام با قول اميرالمؤمنين عليه السلام تفسير مى شود: «المعدة بيت الأدواء و الحمية رأس الدواء و عود كل بدن ما اعتاد»، و گاه دارويى در مردم شهرى مؤثر مى افتد، و همان دارو در شهرى ديگر زيان آور است، و آنچه براى قومى با عادتى خاص مفيد است، براى كسانى با عادت مخالف زيان آور خواهد بود. گاه، معصومان عليهم السلام بعضى از بيماران را به استفاده از دارويى توصيه مى فرمودند كه براى او ضررى نداشت، چرا كه آنها عليهم السلام به انقطاع سبب بيمارى آگاه بودند و علم به اين امر از جانب خداى متعال و از طريق معجزه و خرق عادت است. پس گروهى پنداشتند كه اگر اين دارو را استعمال كنند، نافع خواهد بود، حال آن كه در اشتباه و زيان هستند. و ابوجعفر (شيخ صدوق) اين نوع را ذكر نكرده است و در اين باب مورد اعتماد است. ۲
علامه مجلسى رحمه الله احتمال نوعى ديگر از روايات را نيز مطرح كرده و معتقد است دستورهايى كه مناسبتى با بيمارى ندارند و صدور اين روايات براى امتحان مؤمنان مخلص و قوى الايمان و تمييز آنها از افراد ضعيف الايمان بوده است. بنابراين، اگر مؤمنى آن دارو را مصرف كند، برايش مفيد است، نه به خاطر خاصيت دارو و طبيعت او، بلكه به جهت توسل وى به معصوم و يقين و خلوص بيمار، مانند سود بردن از تربت امام حسين عليه السلام و تعويذات و ادعيه.
وى مؤيد سخن خود را شيعيان مخلصى دانسته كه مدار علم و معالجه آنها بر روايات معصومين عليهم السلام قرار دارد و به هيچ طبيبى مراجعه نمى كنند، و با اين حال بدن هايى سالم تر و عمرى درازتر از كسانى كه اهل دارو و طبيب هستند، دارند. وى در ادامه، روايتى از طرق اهل سنت از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلمنقل مى كند: «و عن جابرٍ أنَّ رسولَ اللّه صلى الله عليه و آله وسلم قالَ: إنَّ لِكُلِّ داءٍ دواءٌ، فإذا أصِيبَ دواءُ الداءِ بَرَأ بإذنِ اللّه تعالى» و نتيجه مى گيرد كه شفا متوقف بر اذن خداى متعال است، يعنى سبب ها همه به دست خداست و شفابخشى دارو به خود آن نيست، بلكه به تقدير خدا در آن است، پس چه عجب كه اگر خدا بخواهد دارو به درد تبديل شود. ۳

1.الاعتقادات فى دين الإمامية، ص۱۱۵.

2.بحارالأنوار، ج۵۹ ، ص۷۵.

3.همان، ص۷۵ ـ ۷۷.

صفحه از 163