روش‏ شناسي علامه محمّد تقي شوشتري در نقد احاديث ساختگي - صفحه 222

موضوع پالايش روايات در ميان شيعه نيز مورد توجه بوده است. بزرگان شيعه، پيش از مؤلفان جوامع حديثى، به تفكيك احاديث مجعول و ساختگى از روايات صحيح پرداختند و بار ديگر اين كار توسط مؤلفان جوامع حديثى تجديد گرديد؛ چنان كه تعابير كسانى چون كلينى و صدوق مبنى بر صحّت روايات كتاب هاى الكافى و من لايحضره الفقيه بر اين امر دلالت دارد. ۱ اما پس از آن، در حوزه حديث شيعه با كاستى هاى جدى در نقد روايات شيعى مواجهيم. البته معدودى از عالمان با هدف شرح مجموعه هاى حديثى به داورى درباره آنها پرداخته اند، ۲ اما اولاً اين كارها تداوم نداشته و ثانيا معيارهاى سنجش روايات، به طور مستقل، مورد بحث قرار نگرفته و بايد از لابه لاى متون و داورى ها بازشناسى شود. به علاوه، علماى شيعه با رعايت جانب احتياط از فراهم آوردن مجموعه هاى مستقل روايات صحيح، ضعيف يا موضوع پرهيز كرده اند كه مبادا چنين نگارش هايى به مهجور شدن جوامع اصلى بيانجامد يا با سهل انگارى، رواياتى كه صرفا احتمال مجعول بودن دارد، به عنوان حديث موضوع تلقى شوند. ۳ البته نبايد برخى تلاش هاى صورت گرفته در اين زمينه را ناديده گرفت؛ هر چند اين تلاش ها از گزند نقد مصون نمانده و با اعتراض و مخالفت جدى ديگران روبه رو شده است. ۴
نخستين گام در اين زمينه كتاب الأخبار الدخيلة تأليف شيخ محمدتقى شوشترى (م 1374 ش) است كه به همّت على اكبر غفّارى در يك جلد اصلى و سه جلد مستدرك فراهم آمده است. ۵

1.«سخنى درباره الاخبار الدخيلة علامه (محقق) شوشترى»، ص۱۴، ۱۶.

2.نظير مرآة العقول مرحوم محمدباقر مجلسى كه ضمن شرح روايات الكافى، درباره آنها داورى نيز كرده و صحت و ضعفشان را بازنمايانده است. همچنين شيخ جمال الدين حسن بن زين الدين ـ صاحب معالم ـ در كتاب منتقى الجمان فى الأحاديث الصحاح و الحسان روايات صحيح و حسن كتب اربعه را جمع آورى كرده و نكاتى فقه الحديثى در فهم روايات نيز يادآور شده است.

3.ر.ك: «سخنى درباره الأخبار الدخيله علامه (محقق) شوشترى»، ص۱۶؛ نيز «گفتگو با آية اللّه رضا استادى»، ص۱۱ ـ ۱۸.

4.چنان كه درباره تعليقات بحار الأنوار پيش آمد. علامه طباطبايى براى جلد اول تا هفتم بحار الانوار مجموعا ۶۷ تعليقه نوشت. البته اكثر اين تعليقه ها ذيل تفسير و برداشت علامه مجلسى از روايات است و به كيفيت استفاده علامه مجلسى از احاديث خرده گرفته است. ظاهرا برخى از اين تعليقات اعتراضاتى را برانگيخت كه مانع از ادامه كار وى شد (براى اطلاع بيشتر ر.ك: «روش شناسى فهم و نقد حديث در تفسير الميزان» معرفى كتاب علامه طباطبايى و حديث»، ص۱۸، پانوشت۵). نمونه ديگر كار محمدباقر بهبودى است. او مجموعه اى از روايات صحيح كتب اربعه را بر مبناى ديدگاه اجتهادى خود ـ كه در مقدمه دو كتاب معرفة الحديث و صحيح الكافى شرح داده ـ گزينش و به طور مستقل چاپ كرد. البته عمده اين داورى ها نيز بر حسب سند بوده و از آنجا كه نظريات رجالى وى محل اختلاف است، اعتراضات و مخالفت هايى را برانگيخت (براى اطلاع بيشتر، ر.ك: همان، ص۱۸ ـ ۱۷، پانوشت۴). نمونه اى ديگر از اين دست كوشش ها مشرعة بحارالأنوار اثر محمد آصف حسينى است كه كل روايات بحارالانوار را مورد داورى قرار داده است. مهدى حسينيان قمى در مقاله اى مستقل به نقد بخش هايى از اين كتاب پرداخته است (براى نقد و بررسى اين كتاب، ر.ك: «دفاع از روايات بحار الأنوار: نقد كتاب مشرعة بحار الأنوار»، ص۸۷ ـ ۱۰۵).

5.پس از آن، هاشم معروف حسينى در كتابى به نام الموضوعات فى الآثار و الأخبار به جداسازى روايات موضوع همت گماشت كه به دليل نقادى متنى اين نوع روايات اقدامى درخور توجه است. وى در اين كتاب به نقد احاديث دروغين و ساختگى منسوب به ائمه در منقصت و مذمّت برخى از صحابه بويژه خلفاى سه گانه و اخبار جعلى مناقب و فضايل ائمه، بويژه على عليه السلام ـ كه از سوى غلات يا دشمنان شيعه جعل و وضع شده ـ پرداخته است (ر.ك: «بررسى روش كتاب الموضوعات فى الآثار و الأخبار در شناخت احاديث موضوعه»، ص۱۵۶ ـ ۱۸۸). به تازگى نيز كتابى با نام مبانى و روش هاى نقد متن حديث از ديدگاه انديشوران شيعه از داود معمارى چاپ شده كه در اصل رساله دكترى او بوده است. نويسنده در بخش سوم اين كتاب مثال هاى فراوانى از روايات جعلى كه پيش تر در كتاب هاى نقد و بررسى احاديث موضوع طرح شده بوده، آورده و بر مبناى روش هاى نقد متن حديث، طبقه بندى كرده و سامان بخشيده است.

صفحه از 241