روش‏ شناسي علامه محمّد تقي شوشتري در نقد احاديث ساختگي - صفحه 227

همچنين از امام رضا عليه السلام پرسيدند: رواياتى درباره فضايل اميرالمؤمنين و اهل بيت از سوى مخالفان به ما رسيده است حال آن كه ما چنين مطالبى را از خودتان نشنيده ايم، آيا اينها را بپذيريم؟ و امام پاسخ داد:
مخالفان ما اخبارى در فضايل ما جعل كرده اند كه سه قسم اند: غلو درباره ما، تقصير در افعال ما و تصريح به مثالب دشمنان ... .۱
بنابراين، شوشترى تأكيد مى كند كه تنها بايد رواياتى را پذيرفت كه قراين و شواهدى بر صحّت آن وجود داشته باشد و مسلّم است كه نقل اخبارى كه كذبشان قطعى و ساختگى بودن شان هويداست، جايز نيست؛ چه موجبات تخريب دين و بدنامى مذهب را فراهم مى آورد. ۲

معيارهاى نقد حديث

علامه شوشترى در كتاب الاخبار الدخيلة معيارهاى متنوّعى، اعم از معيارهاى متنى و سندى، براى نقد روايات موضوع به كار بسته است. او صرفا به دليل وجود يك شاهد حكم به جعلى بودن روايت نداده و معمولاً شواهد و قراين متعدّدى بدين منظور برشمرده است. در ادامه، با بررسى و تحليل آراى علامه شوشترى در نقد احاديث موضوع ـ كه در باب دوم كتاب الأخبار الدخيلة آمده است، ۳ ـ مبانى و روش هاى نقد بيرونى و درونى اخبار جعلى را از ديدگاه وى شناسايى و طبقه بندى و براى هر يك نمونه هايى ذكر مى كنيم.

1. تعارض با قرآن

عرضه حديث بر قرآن يكى از مهم ترين معيارهاى نقد روايات است كه در كلام پيامبر و امامان عليهم السلام نيز بر آن تأكيد شده است. ۴ بنابراين، چنانچه روايتى، حتى با سند صحيح، با نص صريح قرآن مخالفت يا تعارض داشته باشد، بايد آن را كنار نهاد. علامه شوشترى در پاره اى موارد، به اين معيار به عنوان شاهدى براى جعلى بودن روايت استناد كرده است.
يكى از اين موارد، روايتى است كه از امام باقر عليه السلام درباره «طلاقى كه جز با محلّل رجوع جايز

1.عيون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۷۲: «قال الرضا: يا ابن أبى محمود إنّ مخالفينا وضعوا أخبارا فى فضائلنا و جعلوها على ثلاثة أقسام أحدها الغلو و ثانيها التقصير فى أمرنا و ثالثها التصريح بمثالب أعدائنا فإذا سمع الناس الغلو فينا كفّروا شيعتنا و نسبوهم إلى القول بربوبيّتنا و إذا سمعوا التقصير اعتقدوه فينا و إذا سمعوا مثالب أعداءنا بأسمائهم ثلبونا بأسماءنا و قد قال اللّه عزّ وجلّ: «ولاتسبّوا الذين يدعون من دون اللّه فيسبوا اللّه عدوا بغير علم» (سوره انعام، آيه ۱۰۸).

2.الأخبار الدخيلة، ج۱، ص۲۲۷.

3.همان، ج۱، ص۸۸ ـ ۲۴۶، ج۲، ص۲۴۹ ـ ۲۵۲، ج۳، ص۳۰۵ ـ ۳۱۸، ج۴، ص۳۰۹ ـ ۳۱۴. در اين صفحات جمعا ۷۷ روايت بررسى شده كه نه روايت از كتب عامه و بقيه آنها از كتاب هاى روايى شيعى نظير: تفسير الامام العسكرى (۳۷ روايت)، الكافى (هفت روايت)، الغيية شيخ طوسى(شش روايت)، كمال الدين (سه روايت) و كتاب هاى ديگر (از هر كدام يك روايت) نقل شده است.

4.الأصول من الكافى، ج۱، ص۶۹: «انّ على كل حقّ حقيقه و على كل صواب نورا فما وافق كتاب اللّه فخذوه و ما خالف كتاب اللّه فدعوه».

صفحه از 241