دغدغه‏هاي ترجمه متون ديني - صفحه 302

آفت اوّل. ناآشنايى با زبان مقصد و گونه زبان معيار آن

براى مترجم، آشنايى دقيق و عميق با زبان معيار امرى لازم است. بيشترِ بارِ ترجمه روى زبان مقصد است. از اين رو، نبايد كسى به زبان دوم خود ترجمه كند. بايد از زبان دوم به زبان اوّل ترجمه كرد و نه برعكس. مهم ترين وظيفه مترجم آشنايى با زبان مقصد و زبان معيار آن است؛ نه با گونه هاى ديگر زبان. زبان تحول و تطور مى پذيرد و ارگان زنده اى است كه در طول چند سال و يك نسل تغيير مى كند. مترجم ناآشنا با اين عنصر متن زبان مبدأ را به زبان عصر و نسل خود ترجمه نمى كند و از اين رو مخاطبان با آن ارتباط برقرار نمى كنند.
اگر بخواهيم واحد ترجمه را كلمه بدانيم، بايد به مترجمان تذكر بدهيم كه در ترجمه، كلمه اهميت بسيار دارد. مترجم بدون توجه به اهميت كلمات نمى تواند ترجمه درست و زيبا بيافريند. بسيارى از كلمات چندين معنا دارند. در برابر كلماتى در يك فرهنگ دو زبانه ستونى از معادل ها نوشته شده كه نوآموزان زبان را سردرگم مى كند.
نكته ديگرى كه مترجم بايد بداند، اين است كه تنها يك معنا در كار نيست، بلكه شبكه هايى از معنا دركارند. مترجم با شبكه هاى معنايى مواجه است؛ مثلاً در انگليسى يا فارسى حروف اضافه نقش مهمى دارند و معانى متفاوتى براى كلمات خلق مى كنند.
مترجم بايد از آفت ديگرى نيز بپرهيزد. گاهى مترجمان به صرف دانستن معانى كلمات به حافظه خود تكيه مى كنند و از فرهنگ ها بهره نمى برند. اين كارى نادرست است. روى ميز كار هر مترجم پخته اى بايد چندين فرهنگ وجود داشته باشد كه به هنگام لزوم به آنها مراجعه كند. اين امر، گاهى چنان مهم است كه گاهى شباهت املايى كلمات مترجم را به خطا مى اندازد.
مشكل ديگر، اين است كه مترجمان گاهى بدون سبك ترجمه مى كنند؛ آن هم در جايى كه متن دينى سبك خاص دارد. طبيعى است كه متون دينى در طول سال ها در محيط هاى متفاوت و براى مخاطبان مختلف گفته يا نوشته شده اند. مترجم دينى بايد اين امر را دريابد و به ترجمه خود سبك بدهد.
آفت ديگر برخى از ترجمه هاى دينى اين است كه كاربردى نيستند؛ يعنى سطوح مختلف زبانى را رعايت نمى كنند. از سوى ديگر، به تنوع مخاطبان خود توجه ندارند. نهج البلاغه كتابى است با عمق و ژرفاى الهى و معنوى. اما آيا همه بخش هاى آن به يك گونه و براى يك مخاطب بايد ترجمه شود؟ فهم بخش هاى توحيدى نهج البلاغه براى مردم معمولى ممكن نيست. در عين حال، مثلاً نوجوانان و زنان خانه دار نيز حق دارند و بايد با نهج البلاغه آشنا شوند. پس مترجم بايد بكوشد براى سليقه هاى متفاوت و با توجه به مخاطب متن را ترجمه كند.

آفت دوم. اجمال و ابهام يعنى گريز از تفسير

آفت دوم كه در كار ترجمه دينى روى مى دهد، اجمال و ابهام و به بيان ديگر، تفسير گريزى است. متون دينى چنان عميق و پر معنا هستند كه با يك گونه معنا و يك شكل فهم تمام نمى شوند. در

صفحه از 302