اين عرضه موجب گشت، ساده انديشى از دايره حديث شيعه رخت بربندد و دست جاعلان كوته انديش ـ كه كم نبودند ـ از دامان حديث كوتاه گردد. تنها احساس هولناك ردّ امام نسبت به حديثى كافى بود كه بسيارى از منافقان داخل شده در صفوف شيعه را از كرسى نقل حديث، پائين كشد و آنان را از حريم پاك آن دور سازد، گرچه بكلى كنار نرفتند.
از مهمترين جريانات نادرست اين دوره، خط غلوّ است. غاليان كه در پى كسب رياست، جلوتر از ديگران مى دويدند و امامان معصوم را برتر از جايگاه حقيقى خود مى نشاندند و سپس خود را جانشين ايشان مى خواندند، مورد بيشترين هجوم امام صادق(ع) و ياران راست انديش ايشان قرار گرفتند؛به گونه اى كه نمونه هاى متعددى از آن را در كتابهاى اصلى رجال و بخصوص رجال كشى در احوال غاليانى چون «ابوالخطاب» و «يونس بن ظبيان» مى يابيم. ۱
در اين راستا امام صادق(ع) از اصحاب خود، انديشه ها و گفته هاى سركردگان خطّ غلوّ را جويا مى شود و به ردّ و انكار شديد آنان مى پردازد. براى نمونه، امام از «عنبسة بن مصعب» مى خواهد كه شنيده هايش از «ابوالخطاب» را بازگويد و آنگاه كه او گفته ها را به پايان مى برد، امام با قسم جلاله به ردّ آنها مى پردازد. ۲
در نمونه اى ديگر، «حمادى» حديثى مرفوعه را نقل مى كند كه حكايت از عرضه اى ديگر دارد. راوى، گفته ها و حديثهاى غاليان را كه به امام منتسب ساخته اند، باور نكرده و آنها را به امام عرضه مى كند.
روى عنكم أنّ الخمر والميسر والأنصاب والأزلام رجال؟ فقال: ما كان اللّه عزّوجلّ ليخاطب خلقه بما لايعلمون؛ ۳
از شما روايت شده است كه شراب و قمار [و تمام گناهان بزرگ] مثالها و تمثالهايى از افراد هستند. امام فرمود: خداوند به گونه اى كه مردم نفهمند، سخن نمى گويد.
1.رجال الكشى، شماره هاى ۶۷۳، ۶۷۴، ۱۰۳۳
2.همان، شماره ۵۱۵
3.همان، شماره ۵۱۳