عرضه حديث بر امامان (ع) 1 - صفحه 31

نشان دهنده نفوذ سود جويان فرصت طلب در صفوف مسلمان است. اينان از علاقه شديد مسلمانان به حديث آگاه بودند، علاقه اى كه پيامبر اكرم نيز از آن خبر داده است. ۱ و براى پيشگيرى از سوء استفاده سودجويان از آن، در زمان حيات خود هشدارها دادند. ۲
خداوند براى نگهبانى از ميراث گرانبهاى نبوى در مقابل سودجويى فرصت طلبان، پاسدارانى را گمارده بود كه محل رجوع مسلمانان حقجو بودند. از نمونه هاى بارز اين حقيقت جويان، «سليم بن قيس الهلالى» است كه به سرنخهايى از اختلاط و التقاط و تفاوت نقلها و دروغ بستنها به پيامبر دست يافت و پى برده بود كه انتقال حديث پيامبر تنها از مجراى علم صحيح اهل بيت ميسّر است. او به حضور اميرمؤمنان(ع) مى رسد تا حقيقت برايش آشكار گردد. حضرت امير(ع) با ترسيم دقيق فضاى حديث و تحديث، راز درستى گفته هاى خود و نادرستى و نقص ديگران را فاش مى سازد و با تصويرى گويا از گذشته با آن جانى دوباره مى بخشد. اين روايت طولانى، زمينه و ضرورت عرضه روايت بر پاسداران راستين دين را نمايان مى سازد. از اين رو قسمت عمده ترجمه آن را مى آوريم تا از فايده هايى ديگر نيز بهره مند شويم:
سليم بن قيس به اميرمؤمنان على(ع) عرض مى كند: من از سلمان و مقداد و ابوذر چيزهايى از تفسير قرآن و احاديثى از پيامبر(ص) فرا گرفتم كه با آنچه در اختيار مردم است تفاوت دارد. آنگاه از تو تصديق آنچه را كه از اين سه شنيده بودم، شنيدم، و همچنين چيزهايى فراوان از قرآن و احاديث پيامبر در اختيار مردم ديدم كه شما با آنها مخالفت مى كنيد و تمام آنها را باطل مى پنداريد. آيا مردم عامدانه بر پيامبر خدا دروغ مى بندند و قرآن را با رأى خود تفسير مى كنند؟
حضرت على(ع) رو به من كرد و فرمود: پرسيدى؛ جواب را درياب: حق و باطل، راست و دروغ، ناسخ و منسوخ، عامّ و خاصّ، محكم و متشابه و حفظ

1.كنزالعمال، ج۱، ص۱۹۷، ح۹۹۵ و ۹۹۶

2.الكافى، ج۱، ص۶۲، ح۱؛ الفقيه، ج۴، ص۳۶۴، ح۵۷۶۲؛ كنزالعمال، ج۳، ص۶۲۵، باب، «الكذب عليه».

صفحه از 54