عرضه حديث بر امامان (ع) 1 - صفحه 38

گفتم: پس هر چه مربوط به بنى اسراييل شنيديم نقل كنيم و اشكالى ندارد؟ امام گفت: مگر نشنيده اى كه در دروغگويى مرد همين بس كه هر چه شنيد، نقل كند؟! گفتم: پس اسرائيليات مى شود؟ فرمود: آنچه در قرآن مربوط به بنى اسرائيل است بگو كه در اين امت هم واقع مى شود و مشكلى نيست. ۱
اكنون جهت اثبات اين نكته كه عرضه حديث جريانى هميشگى و همزاد با نقل حديث بوده است، نمونه هايى را از كتابهاى كهن حديث گزارش مى كنيم؛ نمونه هايى كه هر يك نقطه هايى كوچك اند و اتصال آنها، تصويرى نيمه روشن از اين جريان بزرگ را نشان مى دهد؛ جريانى كه بر اساس نيازها، ضرورتها و محدوديتها، شدّت و ضعف پيدا كرده است و انگيزه هاى مختلف، به آن سمت و سويى متعدّد بخشيده است.

1 ـ عرضه حديث در زمان امام على(ع)

از نخستين كسانى كه عرضه حديث را آغاز كرده اند، «ابوالطفيل عامر بن واثله» است. او كه اصحاب حضرت رسول(ص) و از ياران حضرت على(ع) است، حديثهايى مربوط به رجعت از صحابه بزرگ حضرت رسول چون سلمان و ابوذر و مقداد و اُبىّ بن كعب مى شنود و از آنجا كه معانى آنها سنگين و مشكل بوده است، آنها را بر حضرت امير(ع) عرضه مى كند. حضرت آنها را تصديق و براى او تفسير و تبيين مى كند. ۲
فرد ديگر، سليم بن قيس الهلالى است. او در كتابش مى گويد:
احاديثى را از سلمان و ابوذر و مقداد و حضرت على(ع) مى شنيدم و آنها را بر بقيه اين بزرگان عرضه مى نمودم. ۳

1.بحارالانوار، ج۲، ص۱۵۹، ح۵ و ج۲۸، ص۹، ح۱۴

2.در اين گزارش خواندنى، امام صادق(ع) مدتى طولانى به محدثى كه ايشان را نمى شناسد گوش مى سپارد تا حديثهاى دروغينى را كه بر حضرتش بسته شده بداند. (رجال الكشى، ج۲، ص۶۹۲ ـ ۷۰۰؛ كتاب سليم بن قيس الهلالى، ج۲، ص۵۶۲).

3.كتاب سليم بن قيس الهلالى، ج۲، ص۵۵۸

صفحه از 54