اصحاب اجماع(1) - صفحه 58

مصنفات مربوط به آن، اهتمام و مراقبت شديد و نزديك به وسواس بود كه محدثان و جمع آوران حديث در كار تدوين روايات به كار مى بردند.
در آن دوره عوامل جعل حديث، فراوان بود:اوّلاً ارزش و وزنى كه محدثان و حاملان حديث در اجتماع داشتند، عده اى بيمايه و شهرت طلب را براى ورود در جرگه محدّثان بدين كار وادار مى ساخت. ثانياً اغراض سياسى و فرقه اى نيز هر يك عامل مهم و مستقلى در اين مورد به شمار مى رفت و در نتيجه احاديث فراوان از زبان منابع حديث به رسول اكرم(ص) و ما ــ در حوزه تشيع ــ به ائمه اهل بيت(ع) نسبت داده مى شد. اين موضوع كه در بسيارى از بيانات ائمه(ع) يا روات منعكس است موجب شد كه خبرگان فن براى تشخيص حديث صحيح از سقيم به ذكر نام راويان و تمييز ممدوح از مذموم بپردازند و بدين ترتيب كتابهايى در اين رشته فراهم آيد. ۱
پيش از ورود به بحث در اين مقدمه تذكر اين نكته مفيد به نظر مى رسد كه يكى از مهمترين و ارزشمندترين مباحث علم الحديث بحث درباره «اصحاب اجماع» است؛ زيرا طبق بعضى برداشتها از كلام كشّى ـ كه بزودى به نقل آن خواهيم پرداخت ـ انبوهى از احاديث كه به آنها بى مهرى شده است، در شمار احاديث صحاح و مورد استناد فقهاست. به همين دليل است كه در فهرستها و كتب تراجم و رجال به كتابهاى مستقلى در اين باره برمى خوريم.
اصحاب اجماع، حجة الاسلام سيد محمد باقر گيلانى اصفهانى (م1260)؛
اصحاب اجماع، سيد حسن طباطبايى (م1168 يا 1167)؛
كشف القناع فى اصحاب الاجماع، (ظاهراً همان منبع پيشين است)؛
اصحاب الاجماع، سيد رضا طباطبايى نجفى (م 1253) كه در ضمن فوائد الرجاليه آمده است؛ ۲

1.چهار كتاب اصلى علم رجال؛ يادنامه علامه امينى، ص۳۸۰

2.الذريعة الى تصانيف الشيعة، ج۲، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰

صفحه از 79