دوازده امام، در منابع اهل سنّت(1) - صفحه 90

مى كند كه عدد آنان دوازده تن باشد يا بيشتر و كمتر.
از اين گذشته، پيامبر(ص) فصيح ترين مرد عرب است و مشكل است باور كنيم كه فصيح ترين فرد روزگار خود ۱ و يا همه روزگاران، سخنى بگويد كه در مخاطبانش ايجاد سؤال كند، ولى اين گوينده فصيح، آنان را براى هميشه در انتظار نگهدارد و به سؤالاتشان پاسخ ندهد! نيز نمى توان باور كرد كه اين گوينده فصيح و معصوم كه ريزترين مسائل مورد نياز جامعه اسلامى را به صراحت بيان نموده، در مورد چنين مسئله مهم و سرنوشت سازى، سخن را مجمل بيان كند و تفسير و تعيين مصاديق آن را به عالمان دربار سلاطين اموى وعباسى و… واگذار كند، تا آنان براساس تمايلات نفسانى خود به تفسير سخن پيامبر بپردازند و هر كسى را كه خواستند انتخاب كنند و به عنوان جانشينان رسول خدا معرفى نمايند، و هركسى را نخواستند يا سياست روز اقتضا نكرد رد كنند، گرچه مورد توجه خاص رسول اكرم(ص) باشد؟
گذشته بر اين، صحابه و ياران رسول خدا(ص) كه درباره ريزترين مسائل از آن حضرت سؤال مى كردند، وقتى مسئله اى چنين مهم را از پيامبر گرامى نشنيدند چرا از رسول(ص) خدا درباره جانشينان آن حضرت سؤال نكردند؟ بخصوص كه آنان با همه وجود، اين حقيقت را لمس كرده بودند كه عزت مسلمانان، مرهون رهبرىِ شايسته پيامبر است.
به طور قطع صحابه بارها در اين باره از پيامبر(ص) سؤال كرده اند اما مصالحِ سياسى و اجتماعىِ حافظان حديث يا به تعبير بهتر، مصالح و منافع حكام اموى و عباسى اقتضا نكرده تا اين بخش از فرمايشات نبى مكرّم اسلام را در آثار خود ذكر كنند.
سيوطى به نقل از «احمد» و «بزاز» از «ابن مسعود» چنين نقل مى كند:
از پيامبر(ص) در مورد عدد خلفايى كه بر اين امت حكومت مى كنند سؤال شد، حضرت فرمود: دوازده نفرند به عدد نقباى بنى اسرائيل. ۲

1.تهذيب تاريخ دمشق الكبير لابن عساكر، داراحياء التراث العربى، ج۲، ص۱۳۱

2.تاريخ الخلفاء، ص۱۰

صفحه از 117