زبان آگاهي پيامبر (ص) و امامان (ع) 2 - صفحه 174

نوبى بخر.
حسين بن علا گفت: به خدا سوگند من كنيز نوبى ارجمندى را مى شناسم كه نيكوتر از او در ميان نوبيان نديده ام، و اگر يك خصلت وجود نداشت او كسى بود كه به نزد شما مى آمد.
فرمود: آن خصلت چيست؟
حسين بن علا؛ گفت: او سخن شما را نمى فهمد و شما زبان او را نمى دانيد.
حضرت، لبخند زدند و فرمودند: برو او را بخر.
حسين بن علا گفت: وقتى آن كنيز را پيش حضرت آوردم، حضرت به زبان اهل نوبه پرسيد: نام تو چيست؟ گفت: «مونسه» فرمود: به جانم سوگند تو مونسه اى (انس گيرنده) و تو غير از اين، نام ديگرى نيز دارى. اسم تو پيش از اين «حبيبه» بود. گفت: راست گفتى.
سپس به حسين بن علا فرمود: بى ترديد، اين كنيز براى من پسرى مى آورد كه در فرزندان من بخشنده تر، شجاع تر و نيايش كننده تر از او نيست.
حسين بن علا پرسيد:
نام آن پسر را چه مى نهيد تا او را بشناسيم؟
حضرت فرمود: ابراهيم.

توضيح

نوبه منطقه اى در امتداد ساحل نيل است. از جنوب اسوان تا «دنقله» در سودان، قسمتى را كه در مصر، بين اسوان و وادى «حلفا» واقع است، «نوبه سفلى» و قسمت ديگر را كه در سودان واقع است، «نوبه عليا» نامند. مردم آن جا به لغت خاص خود، زبان نوبى، سخن مى گويند. فراعنه مصر به جهت تأمين راه تجارتى به سودان در اين منطقه شهرها و قلعه ها و پرستشگاه هاى بسيار بنا كردند. در نيمه قرن چهارم ميلادى مسيحيان بر آن ناحيه تسلط يافتند. از آغاز ظهور اسلام، دين اسلام در نوبه رواج يافت و سرانجام با فتح «دنقله» به دست مسلمانان، دولت مسيحيان در اين منطقه منقرض گشت. هم اكنون

صفحه از 186