زبان آگاهي پيامبر (ص) و امامان (ع) 2 - صفحه 175

نيمى از سرزمين نوبه جزء مصر و نيم ديگر جزء سودان است. ۱

به زبان زُطْىّ

زُطّ به ضم اوّل و تشديد طاء گروهى از مردم هند هستند كه به زبان هندى به آنان جَتْ مى گويند. ۲

۰.يك: إنّ أميرالمؤمنين(ع) لمّا فرغ من أهل البصرة أتاه سبعون رجلاً من الزّطّ فسلّموا عليه وكلّموه بلسانهم فردّ عليهم بلسانهم. ثمّ قال لهم:إنّى لست كما قلتم. انا عبد اللّه مخلوقّ. فأبوا عليه وقالوا: أنت هو. فقال لهم: لئن لم تنتهوا وترجعوا عمّا قُلتم الى اللّه لاقتلنّكم. فابوا أن يرجعوا ويتوبوا فأمر أن يحفر لهم آباراً فحفرت ثمّ خرق بعضها إلى بعضٍ ثمّ قذفهم فيها ثمّ طمّ رئوسها ثمّ الهبت النار فى بئرٍ منها ليس فيها احدّ منهم فدخل الدّخان عليهم فماتوا. ۳

۰.پس از فراغت امام على(ع) از پيكار با اهل بصره (پس از جنگ جمل)، هفتاد مرد از «زطّ» پيش او آمدند، بر او سلام كردند و با زبان خويش با او سخن گفتند، حضرت على(ع) به همان زبان، سلام آنان را پاسخ دادند. سپس فرمودند:من آن گونه كه شما گفته ايد، نيستم. من بنده آفريده خدايم. آنان نپذيرفتند و گفتند: تو همانى (يعنى تو خدايى).
حضرت على(ع) فرمود: اگر دست برنداريد و از آنچه گفته ايد به سوى خداوند باز نگرديد، حتماً شما را مى كشم.
آنان نپذيرفتند كه برگردند و توبه كنند. آن حضرت فرمان دادند تا چاههايى براى آنان بكنند. چاهها كنده شد. سپس بين چاهها شكاف ايجاد كردند و آنان را در

1.الموسوعة العربية الميسرة، ص۱۸۵۰

2.فى بعض الأخبار «فحلق رأسه زطّيّةً» قيل: هو مثل الصّليب كأنّه فعل الزُّط وهم جنس من السّودان والهنود (نهايه ابن اثير، ج۲، ص۳۰۲). «الزُّطّ»: جيل أسود من السّند إليهم تنسب الثباب الزّطيّة وقيل: الزّطّ إعراب جت بالهندية، وهم جيل من اهل الهند (لسان العرب، ج۷، ص۳۰۸).

3.فروع الكافى، ج۷، ص۲۵۹ و ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج۴۰، ص۳۰۱ و ج۲۵ ، ص۲۸۷ و ۲۸۸. در بعضى از نسخ به جاى عبارت «طمّ رؤوسها» تعبير «خمّر رؤوسها» ضبط شده است.

صفحه از 186