زبان آگاهي پيامبر (ص) و امامان (ع) 2 - صفحه 182

موسى(ع): إنّى لادفع إليك مالاً فادفع الى كلٍّ منهم ثلاثين درهماً فخرجوا وبعضهم يقول لبعضٍ : إنّه افصح منّا بلغاتنا وهذه نعمة من اللّه علينا. قال علىّ بن ابى حمزة فلمّا خرجوا قلت: يابن رسول اللّه رأيتك تكلِّم هؤلاء الحبشيين بلغاتهم قال: نعم. قال: واَمرت ذلك الغلام من بينهم بشىء دونهم. قال: نعم. امرته ان يستوصى باصحابه خيراً وان يعطى كلّ واحدٍ منهم فى كلّ شهرٍ ثلاثين درهماً لانّه لما تكلّم كان اعلمهم فانّه من ابناء ملوكهم فجعلته عليهم واوصيته بما يحتاجون اليه وهو مع هذا غلامّ صدق. ثمّ قال: لعلك عجبت من كلامى ايّاهم بالحبشة. قلت: اى واللّهِ. قال: لاتعجب فما خفى عليك من اَمرى أعجب وأعجب وما الّذى سمعته منّى الاّ كطائرٍ أخذ بمنقاره من البحر قطرةً افترى هذا الّذى يأخذه بمنقاره ينقض من البحر والإمام بمنزلة البحر لاينفد ماعنده وعجائبُهُ اكثر من عجائب البحر؛ ۱

۰.از ابن ابى حمزه، روايت شده است كه گفت: من در محضر امام هفتم بودم، سى برده كه از حبشه براى آن حضرت، خريده بودند وارد شدند. يكى از آنان سخن گفت و خوش سخن بود. امام هفتم(ع) به زبان حبشى به او پاسخ دادند. آن غلام، شگفت زده شد و همه غلامان، تعجب كردند. آنان مى پنداشتند كه آن حضرت، سخنشان را نمى فهمند. امام هفتم(ع) به او فرمودند:من مالى را به تو مى پردازم، تو به هر يك از غلامان سى درهم بپرداز.
غلامان بيرون رفتند و برخى از آنان به برخى ديگر مى گفت: آن حضرت به زبان ما فصيح تر از ماست و اين نعمتى از سوى خداوند برماست.
على بن حمزه گفت: آنگاه كه غلامان، بيرون رفتند، من گفتم: اى پسر رسول خدا! ديدم كه شما با حبشيها به زبان حبشى سخن مى گوييد. فرمود: آرى. گفت: شما تنها به آن غلام فرمان داديد. فرمود: آرى: فرمان دادم كه

1.بحارالانوار، ج۴۸، ص۷۰، باب۴، ح۹۳ و ج۴۸، ص۱۰۰، ح۳ و ج۲۶، ص۱۹۰

صفحه از 186