زبان آگاهي پيامبر (ص) و امامان (ع) 2 - صفحه 184

التركية فردّ عليه الجوابَ فمضى الغلام متعجّباً؛ ۱

۰.ابن فرقد گفت:من پيش امام صادق(ع) بودم غلامى غير عرب پيامى آورد كه آن را ناهنجار ادا مى كرد و نمى توانست درست تعبير كند، به گونه اى كه پنداشتم او واژه ها را آشكار نمى سازد.
حضرت به او فرمود: چون عربى را نيك نمى دانى به هر زبانى كه مى خواهى سخن بگو؛ من زبان تركى را مى دانم [او به تركى سخن گفت] امام، پاسخ او را دادند وى شگفت زده رفت.

۰.دو: عن ابى هاشم الجعفرى قال:كنت بالمدينة حتّى مرّ بها «بغا» أيّام الواثق فى طلب الأعراب فقال ابوالحسن: اخرجوا بنا حتّى ننظر الى تعبية هذا التركى فخرجنا فوقفنا فمرّت بنا تعبيته فمرّ بنا تركى فكلَّمه ابوالحسن(ع) بالتركية فنزل عن فرسه فقبَّل حافِر دابته قال: فحلفت التركىّ وقلت له: ما قال لك الرّجل؟ قال: هذا نبىّ؟
قلت: ليس هذا نبىّ. قال: دعانى باسمٍ سميت به فى صفرى فى بلاد الترك ما علمه احدّ إلاّ السّاعة. ۲

۰.ابوهاشم جعفرى گفت:من در مدينه بودم تا اين كه گذر «بغا» [يكى از فرماندهان ترك دوران بنى عبّاس] در زمان «الواثق» به مدينه افتاد. او درجستجوى اعراب بود. امام هادى(ع) فرمودند: ما را بيرون ببريد تا آرايش نظامى اين مرد ترك را بنگريم. بيرون آمديم و ايستاديم. سپاه او گذشت. يك مرد ترك به ما برخورد كرد.
امام هادى(ع) به زبان تركى با او سخن گفتند. وى از اسب پايين آمد و سم اسب حضرت را بوسيد.
من آن مرد ترك را سوگند دادم و گفتم: حضرت با تو چه گفت؟
مرد ترك از من پرسيد: اين مرد، پيامبر است؟

1.الخرائج والجرائح، ج۲، ص۷۵۹، ح۷۷؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۱۹

2.بحارالانوار، ج۵۰، ص۱۲۴، باب ۳، ح۱

صفحه از 186