پژوهشی درباره اصول اربعمأة - صفحه 190

3 ـ «وحيد بهبهانى» گويد:
ان الاصل هو الكتاب الذى جمع فيه مصنّفه الأحاديث التى رواها عن المعصوم او عن الراوى و الكتاب والمصنف لو كان فيهما حديث معتمد لكان مأخوذا عن الاصل غالباً. وانّما قيّدنا بالغالب لانّه ربّما كان بعض الروايات وقليلها يصل معنعناً ولايؤخذ من الاصل وبوجود مثل هذا فيه، لايصير اصلاً؛ ۱
اصل كتابى است كه مصنّفش در آن احاديثى را كه از امام معصوم يا از راوى آن نقل كرده جمع كرده است، ولى در كتاب اگر حديث معتمدى هم باشد غالباً از اصل گرفته شده است. اين تعريف را با قيد «غالباً» مقيّد كرديم، زيرا گاهى برخى روايات به صورت معنعن نقل مى شود كه از اصل گرفته نشده است و به همين دليل اصل نيستند.
«مامقانى» نيز به نقل از فردى نظرى مشابه بيان نموده است و مى نويسد:
ان الاصول هى التى اخذت من المعصوم(ع) مشافهة وبوّنت من غير واسطه راو و غيرها اخذ منها، فهى اصل باعتبار انّ غيرها اخذ منها. ۲
«آقا بزرگ تهرانى» نيز با توجه به معناى لغوى اصل، معتقد است كه اصل حاوى احاديثى است كه بى واسطه از امام شنيده شده و يا با يك واسطه به امام مى رسد، با اين شرط كه از روى نوشته ديگرى فراهم نيامده باشد. ۳
در نقد اين آرا چنين مى توان گفت كه نمى توان در تعريف اصل، صدور مستقيم راويان آن از معصوم و حذف هرگونه واسطه را شرطى انحصارى و بدون استثنا به شمار آورد. ضمن آنكه تمامى اصول در عهد اصحاب ائمه(ع) تدوين نشده است. ۴ تعريف

1.فوائد الوحيد البهبهانى، ص۳۴

2.تلخيص مقباس الهدايه، ص۱۶۰

3.الذريعة الى تصانيف الشيعة، آقا بزرگ تهرانى، ج۲، ص۱۲۵ و ۱۲۶

4.رجوع كنيد به: دائرة المعارف الاسلامية الشيعية، ج۲، ص۳۳؛ معجم المفهرس لالفاظ احاديث بحار الانوار ، مقدمه كتاب.

صفحه از 217