پژوهشی درباره اصول اربعمأة - صفحه 195

يكى از محققان دلايل ترادف نسبى اصل و كتاب در عصر صادقين(ع) را بر شمرده است؛ ۱ اين قراين عبارتنداز:
1 ـ درحدود شصت تن از كسانى كه شيخ طوسى و ابن شهر آشوب درباره آنها تعبير «له اصل» را به كار مى برد، نجاشى درباره آنها تعبير «له كتاب» يا «له نوادر» را به كار مى برد، آن هم با توجه به اينكه اين عده همگى از ياران صادقين(ع) هستند. اين موضوع در جدولى كه خواهد آمد بخوبى قابل مشاهده است.
2 ـ شيخ طوسى درباره «حريز بن عبدالله سجستانى» مى نويسد:
له كتب، منها: كتاب الصلاة و كتاب الزكاة… تعدّ كلها فى الاصول. ۲
«ابن ادريس» نيز در آخر سرائر، كتاب حريز را به عنوان اصل قابل اعتماد معرفى مى كند. ۳ در صورتى كه نجاشى درباره آثار «حريز» فقط با عنوان كتاب ياد مى كند. ۴ ضمن آنكه مسلم است كه حريز بدون واسطه از امام صادق نقل روايت نمى كند. ۵
3 ـ شيخ طوسى درباره «محمد بن ابى عمير» و نقشى كه در انتقال اصول اوّليه در طبقه بعد از خود داشته است، مى نويسد:
وروى عنه احمد بن محمد بن عيسى كتب مأة رجل من رجال الصادق وله مصنّفات كثيرة وذكر ابن بطة: ان له اربعة وتسعين كتاباً. مم الفهرست، شيخ طوسى ، ص142
براى آنكه متوجه شويم منظور از صد كتابى كه ابن ابى عمير راوى آنها بوده همان اصول اوّليه است، كافى است در كتابهاى فهرست شيخ و معالم العلماء به ترجمه اسماعيل بن محمد، اسباط بن سالم، بشر بن يسار، حكم بن ايمن، حبيب خثعمى، جميل بن دراج، حسن بن موسى، حسن العطار، حفص بن البخترى، خفص بن سوقه،

1.پژوهشى در تاريخ حديث شيعه، مجيد معارف، مؤسسه فرهنگى و هنرى ضريع، ص۱۷۸ ـ ۱۸۰

2.الفهرست، ص۱۴۲

3.الذريعة، ج۲، ص۱۴۵

4.رجال النجاشى، انتشارات اسلامى، ص۱۴۴، شماره ۳۷۵

صفحه از 217