پژوهشی درباره اصول اربعمأة - صفحه 213

محسن امين اين امتياز را ردّ مى كند. ايشان اهميت كتاب را به دليل كثرت تعداد آنها بيشتر از اصل مى داند و مى نويسد:
ان الكتاب اهمّ من الاصل لان الكتب اربعة الآف او ستة آلاف و الاصول اربعمأة و خصوصية الاصول التى امتازت بها اما زيادة جمعها او كون اصحابها من الاعيان او غير ذلك. ۱
حال آنكه كثرت عددى كتاب دليل محكمى بر اهميت آن نيست. آقاى جلالى نيز اين نظر را ردّ مى كند و مى نويسد:
در حقيقت، امتياز به كثرت عددى و يا شخصيت مؤلف نيست، بلكه به كيفيت روايت است. چون اصول سماعاً از امام روايت شده اند، بر كتاب مزيت دارند. ۲
«قهپايى» نيز معتقد است كتاب از اهميت بيشترى نسبت به اصل برخوردار است و معتقد است از خطبه نجاشى در مقدمه رجال چنين مى فهميم كه مدح فرد با عبارت «له مصنفا» يا «له كتاباً» حايز اهميت بيشترى از مدح خود با عبارت «له اصلاً» است. ولى اين مسئله هم به دو دليل ردّ مى شود؛ اوّلاً: اينكه رجال نجاشى در مقام ردّ مخالفانى كه بر شيعه انتقاد كرده و آنها را بدون پيشينه علمى مى دانستند، نوشته شده است ، بنابراين بيشتر درصد ذكر كتابهاى نوشته شده از سوى شيعيان بوده است. ثانياً: اصل و كتاب به معناى اصطلاحى خود از قرن پنجم به بعد استعمال شده است و در عبارت قدما قبل از قرن پنج به معناى لغوى خود كه عبارت از مصدر ومرجع مورد اعتماد است، استعمال گرديده است. ۳
در اينجا بايد متذكر شد كه بحث در مورد اهميت اصول اربعمأة لزوماً به معنى اصرار در صحت تمام مندرجات اين اصول ـ چنانكه برخى از اخباريان پنداشته اند ـ نيست. به عقيده بعضى از محققان از كلمات «محمد امين استرآبادى» (ت1033) بر مى آيد كه اومعتقد به صدور قاطع جميع روايات اصول از ناحيه امامان بوده است. او همچنين معتقد

1.اعيان الشيعة، ج۱، ص۱۴۰

2.دائرة المعارف الاسلامية الشيعية، ج۲، ص۳۷

صفحه از 217