پژوهشی درباره اصول اربعمأة - صفحه 214

بوده كه يگانه مصدر در شناخت عقايد و احكام اسلامى روايات همين اصول است؛ زيرا اوّلاً: مندرجات اين اصول توسط امامان بويژه صادقين(ع) به شاگردان خود املا و به حفظ آن توصيه شده است. ثانياً: اين اصول به طور مكرّر بر امامان عرضه شد. ثالثاً: به دليل استنساخ وسيع و مكرر اين اصول دخل و تصرف در آنها غير ممكن گرديد. رابعاً: مواد اصلى كتب اربعه شيعه عبارت از محتواى همين اصول است. ۱
نزديك به سخنان فوق درعقايد «شيخ حرعاملى» وجود دارد. او در خاتمه كتاب وسائل الشيعه نخست به ذكر اقوال دانشمندان شيعه در توثيق اصول اربعمأة پرداخته و سپس بدون آنكه نامى از اين اصول ببرد به صورت كلى مى نويسد:
ما مطمئنيم كه به صورت ثابت اصول صحيحى وجود داشته كه با امر و اشاره امامان، محل رجوع شيعيان بوده است و نويسندگان كتب اربعه و ديگر محدثان با استطاعت علمى خود قادر به تشخيص اصول صحيح ازغير آن بوده اند. از طرف ديگر اين اصول بدون آن كه امرى را مشتبه سازد از ديگر اصول متمايز بوده است و اين بزرگان مى دانسته اند با فرض برخوردارى از قدرت تحصيل احكام شرعيه كه توأم با قطع و يقين باشد، عمل به غير اين اصول جوازى ندارد. ما همچنين اطمينان داريم كه اين بزرگان در تشخيص خود قصورى نكرده اند و اگر اهل قصور و اشتباه بوده اند، بر صحت احاديث كتب خويش، شهادت نمى دادند و وقتى از ملاحظه حال صاحبان كتب تاريخ و سيره روشن مى شود كه آنان با فرض تمكن از نقل از كتب مورد اعتماد، از كتب غيرمعتمد استفاده نمى كرده اند، در مورد رئيس محدثان يعنى شيخ صدوق ثقة الاسلام ابوجعفر كلينى و شيخ طوسى چه تصورى مى توان داشت. ۲
ايشان سپس بيست ودو دليل بر مسئله اقامه مى كند.
امّا آشكارا معلوم است كه در سخنان استرآبادى و شيخ حرّ عاملى ادعاهايى وجود

1.به نقل از پژوهشى در تاريخ حديث شيعه، ص۱۸۷

2.وسائل الشيعة، ج۲۰، ص۹۶ به بعد.

صفحه از 217