111
انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر

4 ـ 2 . ويژگى هاى ساختار اجتماعى ـ فرهنگى مناسب با رواج

با توجّه به روايات ، دست كم پنج ويژگى براى اعمال جريان اجتماعى كردن و جريان كنترل اجتماعى در مورد ارزش ها و هنجارهاى اسلامى به دست مى آيد : رهبر نيك كردار ، عزيز بودن دين خدا ، آشكار نبودن همه گناهان ، سازش نكردن خوبان با بدكاران ، و طمع نكردن دانايان به امكانات حاكمان بدكار.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در خطبه روز غدير فرمود : «امر به معروف و نهى از منكر تحقق نمى يابد ، مگر با رهبرى بى گناه (عادل)». ۱
از امام صادق عليه السلام درباره امر به معروف و نهى از منكر پرسيدند كه آيا بر همه واجب است؟ امام صادق فرمود : «نه . امر به معروف و نهى از منكر بر شخص نيرومندى كه از او فرمان مى برند و به خوب و بد نيز آگاه است ، واجب شده ، نه بر ناتوانى كه راه به جايى نمى برد». ۲ آن گاه از آن حضرت درباره معناى حديث نبوى پرسيده شد كه : «برترين جهاد ، سخن عدل نزد پيشواى ستمگر است» ، پاسخ فرمود : «اين حديث مربوط به موردى است كه پيشواى ستمگر را به خوبى و ترك بدى فرمان بدهد و او هم بپذيرد . اگر چنين حالتى نباشد ، چنين حكمى نيست» . امر به معروف و نهى از منكر در مورد شخص نادان يا شخصى كه اميد است اصلاح شود اجرا مى شود تا اوّلى بداند و دومى در مورد اميد برآورده شود ، ولى در خصوص صاحب شمشير يا شلاق اجرا نمى گردد». ۳
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود : «زمانى بر مردم مى رسد كه قلب مؤمن در درونش چون سرب در آتش ذوب مى شود . اين امر فقط به دليل آن است كه بدعت ها و نوآورى در دين را مى بيند ، ولى توانايى تغيير آنها را ندارد». ۴
امام صادق عليه السلام فرمود : «مؤمن علوى و مجاهد است ؛ زيرا او با دشمنان خدا جهاد و نبرد مى كند . در دولت باطل ، با مخفى كارى و محروم ساختن آنان از اطلاعات درباره مخالفان (تقيه) و در دولت حق ، با نبرد با شمشير». ۵
امام مى فرمايند : ۶ يكى از شرايط ساختارى مناسب با رواج امر به معروف و نهى از منكر ، وجود دولت حق و امام عادل ، و بلكه امام معصوم است.
يعنى كسى كه داراى موقعيت اقتدارى در سازمان اجتماعى است . شايد به همين دليل باشد كه دانايان دينى و مربيان مذهبى كه در برابر سلطان جور سكوت و سازش كرده اند، خيلى شديد مورد سرزنش و عذاب قرار گرفته اند؛ زيرا آنان در جامعه خود اقتدار داشته اند و در خطبه امام حسين عليه السلام در مكه ۷ به اقتدار دانشمندان دينى در جامعه تصريح ، و با تأكيد بر آن ، ترك امر به معروف از سوى آنان ، نكوهش شده است . اساسِ جامعه شناختى اين مطلب را ، در آخرين صفحات بحث هاى تئوريك مقدماتى درباره سازمان اجتماعى بحث كرديم.
در اين خصوص ، به يك فتوا از امام خمينى رحمه الله توجّه كنيد ۸ : «اگر اقامه معروف و جلوگيرى از منكر موقوف بر اجتماع جمعى از مكلفان باشد ، اجتماع واجب است» . امير مؤمنان فرمود : «خداوند همگان را به سبب عمل عده اى خاص به ضد ارزش ها و نابهنجارى هاى دينى ، در صورتى كه افراد خاص به طور آشكار به ضد ارزش ها و نابهنجارى هاى دينى عمل كنند و اكثريت مردم آن را دگرگون نسازند ، هر دو گروه سزاوار عقوبت و گوش مالى از طرف خداوند مى شوند» . در حديث ديگرى ، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پس از اين سخن افزود : «هنگامى كه بنده اى گناهى را به طور پنهانى انجام دهد ، ضررش فقط شامل خودش مى شود ، ولى اگر گناه را آشكار انجام دهد و اكثريت مردم عليه او اقدامى نكنند ، اين گناه به همگان ضرر مى زند» . امام صادق عليه السلام در توضيح فرمود : «زيرا گنهكار با آشكار كردن گناهش ، دين خدا را خوار مى كند و پيروان دشمنى خداوند به او اقتدا مى كنند». ۹
روايت ياد شده نشان مى دهد آشكار بودن گناهان همراه با سكوت و بى تفاوتى اكثريت مردم ، اوّلاً موجب گسترش آن گناه در جامعه مى شود كه پيروى اهل دشمنى با خداوند از آن گناه اشاره به همين نكته است ؛ و ثانياً آشكار بودن گناه همراه با بى تفاوتى اكثريت مردم ـ كه موجب گسترش گناه هم مى شود ـ باعث خوارى دين خدا در جامعه مى گردد.
اين عبارت ، به يقين رضايت و خشم مردم را گرد هم مى آورد . «اى مردم! ناقه صالح را يك مردم پى كرد ، ولى به دليل رضايت همگان بر اين گناه خداوند همه آنها را عذاب كرد». ۱۰
علت اين كه گناه آشكار عده اى همراه با بى تفاوتى بقيه ، موجب خوارى دين خدا در جامعه مى گردد ، مطلبى است كه در روايت ياد شده آمده است . اجتماع انسان ها بر محور ايده هاى معيّنى شكل مى گيرد . اگر اجتماع مردم بر محور ارزش ها و هنجارهاى دينى باشد ، آن گاه گناه آشكار با واكنش آنان مواجه مى شود و رواج نمى يابد ، ولى اگر گناه به طور آشكار انجام شد و اكثريت مردم اجتماع نيز از كنارش بى تفاوت گذشتند ، يعنى وفاقى كه محور اجتماع آنهاست ، توافق بر ارزش ها و هنجارهاى دينى نيست ، بلكه خشنودى هاى ديگرى عامل پيوند آنها مى باشد . ظهور اين امر ، به معناى خوارى آشكار دين خدا در آن جامعه است و همين امر ، موجب جرئت اهل دشمنى با خدا در عمل وسيع و آشكار به گناهان مى گردد.
در چنين اجتماعى ، شرايط ساختارى براى تأكيد و اصرار بر رعايت ارزش ها و هنجارهاى دينى و جلوگيرى از ضد ارزش ها و نابهنجارى هاى دينى وجود ندارد ؛ چون اجتماع آنان بر محور ديگرى است و ابراز خشم براى عدم رعايت ارزش ها و هنجارهاى دينى ، به معناى خروج از توافق عمومى آن اجتماع است و با اعمال فشار اجتماعى روبه رو خواهد شد . در نتيجه ، عزيز بودن دين خدا و آشكار نبودن گناهان ، شرايط لازم و مناسب براى رواج امر به معروف و نهى از منكر است . حرمت غيبت ـ يعنى حرمت آشكار ساختن گناهى كه ديگرى در پنهانى انجام داده است ـ نيز به همين دليل است و صرفاً به خاطر بى آبرويى شخص گنهكار نيست . در مقاله اى تحت عنوان «جامعه شناسى غيبت» به تفصيل اين مطلب پرداخته ام. ۱۱
امام صادق عليه السلام فرمود : خداوند به شعيب پيامبر وحى كرد كه من از اجتماع تو يكصد هزار نفر را عذاب مى كنم ؛ چهل هزار نفر از بدان و شصت هزار نفر از خوبان . شعيب گفت : خدايا! اينان بدان اند ؛ پس چرا خوبان؟ خداوند به او وحى كرد : خوبان با گهنكاران سازش كردند (سازگار شدند) و به خاطر غضب و خشم من ، بر آنان خشم نكردند. ۱۲
اگر نكته روايت ۱۳ را در نظر آوريم كه محور اجتماع مردم ، رضايت و خشم آنان است و اين وفاق بر امر معيّنى حاصل شده ، معناى روايت پيشين آشكارتر مى شود . سازگار شدن خوبان با بدان و خشم نگرفتن خوبان بر اهل معصيت ، يعنى محور اجتماع و ايده محورى توافق و همبستگى اجتماعى آنان ، ارزش ها و هنجارهاى دينى نبوده است و به اصطلاح ارزش ها و هنجارهاى دينى ، امرى خصوصى و خارج از پهنه فرهنگ و وفاق گروهى آنان شمرده شده است كه عده اى به نحو شخصى آن را رعايت كرده اند (خوبان) و عده اى رعايت نكرده اند (بدان = اهل معصيت) . پس در واقع باورهاى مشترك آنان نبوده است و تأكيد و اصرارى بر آن نداشته اند.
اگر در جامعه در خصوص ارزش ها و هنجارهاى دينى چنين حالتى پيش آيد و ميان رعايت كنندگان اين ارزش ها و هنجارها و نقض كنندگان آنها سازگارى و عدم خشم برقرار باشد ، يعنى اين ارزش ها و هنجارهاى دينى جزء فرهنگ آن جامعه و باورهاى مشترك مردم آن جامعه نيست ، در اين حالت ، رواج تأكيد و اصرار بر رعايت آنها (امر به معروف) و جلوگيرى از نقض آنها (نهى از منكر) ميسر نخواهد بود ؛ زيرا همان طور كه پيش تر گفته شد ، به معناى خروج از وفاق اجتماعى است كه با اعمال فشار اجتماعى روبه رو مى شود و اگر اكثريت وارد اين جريان شود ، به معناى اقدام اكثريت به يك انقلاب اجتماعى و شكستن وفاق جمعى پيشين و ايجاد اجتماعى جديد براساس توافق جمعى جديد است.
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پرسيده شد : در چه زمانى امر به معروف و نهى از منكر انجام نمى شود؟ فرمود : «هنگامى كه هنجارشكنى در دانشمندان ، دانش نزد افراد رذل جامعه ، و سازش نزد خوبان باشد». ۱۴
امام على عليه السلام فرمود : «اى مردم! از آنچه خداوند به وسيله آن اوليايش را پند داده ، عبرت گيريد و آن عبارت است از زشت ياد كردن دانشمندان دينى يهود ، هنگامى كه مى فرمايد چرا دانشمندان دينى آنها را از گفتار باطلشان بازنمى دارند . به يقين خداوند اين عمل را بر آنان عيب و ننگ شمرده است ؛ زيرا آنان نقض ارزش ها و هنجارها را از ستمگران مى ديدند ، ولى بازشان نمى داشتند ، چون در آن چه از ستمگران به آنان مى رسيد ، رغبت و طمع داشتند و به خاطر ترس از آن چه ستمگران برحذر مى داشتند». ۱۵
با توجّه به مطلب پيشين ، معلوم شد كسانى كه در موقعيت هاى داراى اقتدار و نفوذ قرار دارند ، مى توانند به طور شايسته اقدام به كنترل اجتماعى كنند . بر اين اساس ، دانشمندان دينى تا زمانى كه به امكانات موجود نزد حكومتگران رغبت ندارند ؛ از چنين موقعيتى برخوردارند . وقتى مروّجان دينى در خصوص رعايت ارزش ها و هنجارهاى دينى اصرار و تأكيد داشته باشند و در خصوص نقض آنها هشدار دهند و از آن جلوگيرى كنند ، مردمان داراى موقعيت هاى اجتماعى ديگر هم ، با موج افكار عمومى از آنها حمايت مى كنند و عملاً قدرت اعمال كنترل اجتماعى بر حاكمان ستمگر پديد مى آيد . امّا اگر حاكمان ، ارزش ها و هنجارهاى دينى را نقض كنند و مروّجان دينى هم به امكانات آنان طمع ورزند و در يك جريان مبادله اجتماعى ، امكانات بگيرند و تأييد اجتماعى عرضه كنند ، موقعيت اقتدارى مروّج دين ، كاركرد كنترلى خود را از دست مى دهد و نه تنها اكثريت مردم با موج افكار عمومى ، نمى توانند اعمال كنترل مروّجان دينى عليه حاكم ستمگر و فاسق را تأييد كنند ، كه مبادله مروّجان دينى با ستمگران بدكار ، امكان اعمال جريان هاى اجتماعى كردن و كنترل اجتماعى را از سوى مروّجان دينى در خصوص همگان نيز ضعيف مى كند و اندك اندك از بين مى برد يا صرفاً آن را به شعارى توخالى تبديل مى كند كه بى اثر است و حتّى گاه تأثير منفى بر ارزش ها و هنجارهاى دينى مى گذارد.
امام على عليه السلام در خطبه اى فرمود : «خداوند لعنت كند اشخاصى را كه بر رعايت ارزش ها و هنجارهاى دينى تأكيد مى كنند ، ولى خود ، آنها را رعايت نمى كنند و جلو نقض ارزش ها و هنجارها را مى گيرند ، ولى خود ، نابهنجارى هاى دينى را انجام مى دهند». ۱۶
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هم فرمود : شبى كه به آسمان ها برده شدم ، گروهى را ديدم كه لبانشان با قيچى هاى آتشين قطع و سپس پرتاب مى شود . گفتم : اى جبرئيل! اينان كيستند؟ گفت : سخنرانان امّت تو ، كه مردم را به نيكى فرمان مى دهند و خودشان را فراموش مى كنند و قرآن مى خوانند آيا انديشه نمى كنيد. ۱۷
همان طور كه تا اين جا معلوم شد ، نمى توان انتظار داشت امر به معروف و نهى از منكر ، در هر ساختار اجتماعى رواج داشته باشد . امر به تقيه در شرايط اجتماعى خاص ، تأكيد شرعى بر نكته ياد شده است . منع از پرخاش بر صاحبان شمشير و شلاق به دليل فسادشان نيز بر بى ثمرى و عدم تداوم اين اعتراض دلالت دارد ، و گرنه معلمان حقيقى دين ، چيزى را بيشتر از اجراى دين خوش تر ندارند . تكليف ما لايطاق ، حكيمانه نيست و در دين اسلام وجود ندارد . تكليف امر به معروف و نهى از منكر ، بر امكان پذير بودن آن دلالت مى كند كه امكان پذيرى آن نيز فقط در ساختارهاى اجتماعى معيّنى است ، نه در مطلق جوامع . اكنون سخن خود را با اين پرسش به پايان مى بريم : آيا ايجاد شرايط و زمينه هاى مناسب و تدارك مقدماتِ عقلاً لازم براى عملى شدن فرامين الهى ، واجب شرعى است يا نه؟ در مورد بحث امر به معروف هم ، آيا ايجاد ساختار متناسب با رواج امر به معروف ، شرعاً واجب است؟

1.ر.ك : نورى ، حسين بن محمّدتقى ، مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۸۴ ، روايت ۱۳۸۳۰ .

2.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسايل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۲۶ ، روايت ۲۱۱۵۲ .

3.ر.ك : نورى ، حسين بن محمّدتقى ، مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۸۶ ، روايت ۱۳۸۳۹ .

4.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۴۰ ، روايت ۲۱۱۸۴ .

5.ر.ك : همان ، ص ۲۰۹ ، روايت ۲۱۳۷۴ .

6.ر.ك : همان ، ص ۱۲۶ ، روايات ۲۱۱۵۲ و ۲۱۳۷۴ كه براى نمونه نقل شد ، و مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۸۶ ، روايت ۱۳۸۳۹ .

7.ر.ك : تحف العقول ، ص ۴۱۱ ـ ۴۲۷ .

8.ر.ك : رساله عمليه امام خمينى رحمه الله ، مسئله ۲۷۸۷ .

9.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۳۵ ، روايت ۲۱۱۷۴ .

10.ر.ك : نورى ، حسين بن محمّدتقى ، مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۹۳ ، ۱۳۸۵۸ .

11.ر.ك : صديق اورعى ، غلامرضا ، بررسى مسايل اجتماعى ايران .

12.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۴۶ ، روايت ۲۱۲۰۱ .

13.ر.ك : نورى ، حسين بن محمّدتقى ، مستدرك الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۱۹۳ ، روايت ۱۳۸۵۸ .

14.ر.ك : نورى ، حسين بن محمّدتقى ، مستدرك الوسائل ، ج۱۲ ، ص۳۲۷ ، جملات پايانى روايت ۱۴۲۲۰ .

15.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۳۰ ، روايت ۲۱۱۶۰ .

16.همان ، ص ۱۵۰ ، روايت ۲۱۲۱۶ .

17.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعه ، ج ۱۶ ، ص ۱۵۱ ، روايت ۲۱۲۱۸ .


انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
110
  • نام منبع :
    انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
    سایر پدیدآورندگان :
    طوسی، محسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92826
صفحه از 160
پرینت  ارسال به