141
انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر

انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
140

3 . كاربرد آموزش و تبليغات در گروه

شايد با مطالعه مطالب گذشته ، به اين نتيجه رسيده باشيد كه در بسيارى از گروه هاى ثانويه ، افراد ابتدا براساس جاذبه گروه جذب آن مى شوند و با رفتار همانندسازى ، خود را با گروه همرنگ مى كنند . آنها ضوابط رفتارى گروه را به اجرا درمى آورند و همه گروه ها مى خواهند اعضايشان ارزش هاى گروه را درونى و براساس ايمان به ارزش هاى گروه عمل كنند . امّا در مورد چگونگى رسيدن به اين مرحله ، بايد به كاربرد تبليغات و آموزش در گروه ها توجّه كنيم.
همان طور كه پيش تر تحت همين عنوان گفته شد ، ويژگى بارز دوران ما ، كوشش در متقاعد ساختن همگانى است . البته از ديرباز هر گروهى سعى بر متقاعد ساختن اعضاى خود داشته است و هنوز نيز اين تلاش در گروه هاى اجتماعى وجود دارد ؛ زيرا متقاعدسازى ، عامل مهمى در هم رنگى فرد با گروه و كنترل فرد از سوى گروه به شمار مى آيد.
البته ممكن است اين متقاعدسازى از راه تبليغات يا آموزش صورت پذيرد . آموزش ، عمل يا فرايند انتقال دانش و مهارت ، و تبليغات ، ترويج و انتشار منظم يك دكترين خاص است.
ما براساس اين كه گروه هاى اوّليه براى متقاعد ساختن اعضاى خود در مورد ارزش ها، ضوابط و هدف هاى گروه ـ تا اين كه اين ارزش ها از سوى فرد درونى شود و فرد به آنها مؤمن گردد و طبق آنها عمل كند ـ از تبليغات سود مى جويند يا از آموزش ، گروه هاى اوّليه را به دو نوع ، تقسيم مى كنيم و اساس اين بحث بر همين نكته استوار است.
عده اى از گروه ها، اساس گرايش افراد به گروه و ايمان به ارزش هاى گروه را ، شناخت و سپس باور قرار مى دهند . در اين نوع از گروه ها، آموزش بر عمل مقدم است . پيش از اين كه كسى به جريان عمل و پذيرش ضوابط رفتارى گروه و سازمان پذيرى كشانده شود ، با جهان بينى ، ايدئولوژى ، فرهنگ ، هدف ها، وسايل رسيدن به هدف ، و نيز ضوابط تنظيم كننده رابطه فرد و گروه آشنا مى گردد . اگر اين شناخت ها عامل كشيده شدن او به گروه شوند ، او آن ارزش ها را درونى مى كند و با عضويت در گروه ، ضوابط آن را مى پذيرد و به اجرا درمى آورد. اين گونه گرايش، مانند ايمان با بصيرت است كه دركتاب هاى اخلاق ذكر مى شود.
امّا در مقابل نوع ديگرى از گروه ها هستند كه شروع عضويت را با جاذبه و كشش آغاز مى كنند و رفتار فرد در شروع همراهى با آنها ، براساس همانندسازى است . در ادامه ، اين جريان براى درونى كردن ارزش ها و قلبى شدن و باور به ارزش ها، از تبليغات ، يعنى از ترويج منظم دكترين خود سود مى جويند. البته اين نكته بسيار قابل دقت است كه اين تيپولوژى، براساس روش ماكس وبر ، تيپ كامل و خالصى است كه ذهن بعد از بررسى واقعيات، آن رامى سازد تا در مطالعه دوباره گروه هاى اوّليه، ملاك سنجش ومقايسه قرار گيرد.
شايد دو كلمه آموزش و تبليغات به خوبى نتواند بيانگر تفاوت ماهوى اين دو نوع گروه باشد . شايد هم كاربرد كلمه تفاوت ماهوى نيز خيلى روشن و قابل قبول به نظر نرسد . از اين رو ، بايد كمى اين موضوع را بشكافيم.
شناخت و علم ، غير از باور و ايمان است . ايمان ، باور داشتن به چيزى است كه به آن علم قطعى داريم . راه تبديل علم به ايمان ، تذكر و تلقين هميشگى است تا علم ، ذره ذره از عقل نظرى به قلب و دل سرايت كند و در آن مستقر شود تا به عمل درآيد . در هر دو نوع گروه ها، تلاش مى شود فرد به ارزش هاى گروه ايمان بيابد و هر دو نيز قطعاً از تلقين سود مى جويند ؛ زيرا بدون تلقين و تذكر ، ايمان حاصل نمى شود . پس تفاوت اين دو نوع گروه در چيست.
تفاوت اين دو نوع ، در تقدم شناخت قطعى و استدلالى بر تلقين و ايمان ، يا نبودن چنين حالتى است . در نوع اوّل، ابتدا با قدم عقل ، درستى هدف و راه يافت مى شود و سپس با تذكر هميشگى عقل به قلب ، ايمان به ارزش هاى شناخته شده عقلى ، به دست مى آيد . امّا در نوع دوم ، پيش از اين كه عقل درباره درستى و نادرستى هدف و راه و ارزش هاى گروه به ارزيابى و قضاوت بپردازد ، با شعار و تبليغ و ايجاد جاذبه هاى عاطفى ، فرد را جذب گروه مى كند و او را به جريان همانندسازى با گروه مى كشاند . سپس با شيوه هايى كه پيش تر ذكر شد ، هم رنگى با گروه را در او تشديد مى كند و او در يك جريان ديالكتيكى تشديد و تزايد قرار مى گيرد . به قول ارانسون ، تشديد و تزايد ، فرايندى است كه خود را تغذيه مى كند . وقتى تعهدى كوچك به عمل آمد ، صحنه را براى تعهدات بيشتر فراهم مى آورد. ۱ همو مى گويد : فردى را كه تعهد در مورد كارى را نمى پذيرد ، در جنبه اى خيلى كوچك از آن كار درگير بكنيد . اين عمل ، موجب تعهد او به اين هدف مى گردد . وقتى متعهد شد ، احتمال پذيرفتن درخواست بزرگ ترى از طرف او افزايش مى يابد . در اين نوع از گروه ، با لطايف الحيل ، شعار ، تبليغ و ايجاد جاذبه هاى عاطفى ، آن هم با استفاده از جنبه هاى مختلف ، فرد را اندكى به گروه متمايل مى كنند و او را به جريان همانندسازى ـ اگر چه اندك ـ مى كشانند . سپس از فرصت به دست آمده كه فرد با گروه مرتبط شده است ، براى تبليغ و تلقين بيشتر استفاده مى كنند . مى كوشند از او تعهداتى بگيرند (امروزه مرسوم است كه از اردوها و مجالس ظاهراً دوستانه استفاده مى كنند) . خلاصه در فرآيند تشديد و تزايد تمايل الف ـ تعهد ب ـ تمايل ب ـ تعهد ب او را متعهد مى كنند . اين ارزش هاى تلقين شده كه محبت گروه مربوط به آنها نيز در دل طرف ، جاى گرفته و عملاً به همكارى با آن نيز كشيده شده است ، باعث مى شود كه براى فرار از تعارض شناختى، در شناخت خود تغيير ايجادكند و بكوشد ارزش هاى گروه را درونى سازد.
ناهماهنگى شناختى ، اساساً حالتى از تنش است كه از داشتن دو شناخت هم زمان كه از نظر روانى نامتجانس هستند ، به دست مى آيد . از آن جا كه حالت ناهماهنگى شناختى ناخوش آيند است ، مردم براى كاهش سائق آن برانگيخته مى شوند . اين كار با تغيير يك يا هر دو شناخت ، به صورتى كه آنها را با هم سازگار گرداند يا با افزودن شناخت هاى جديد براى پر كردن فاصله ميان شناخت هاى اوّليه ، انجام مى گيرد . از سوى ديگر ، اين نوع از گروه ها در طول اين مدت ، فرد را به درون روابط گروهى ـ حتّى ۲ بدون اين كه فرد از كثرت و شدت اين روابط به خوبى آگاه باشد ـ مى كشند و اعمالى را از او مى خواهند كه اينها نيز به درونى كردن ارزش هاى گروه از سوى فرد ، شدت مى بخشد . خلاصه ، هنگامى كه تصميم ، ابطال ناپذير باشد ، ناهماهنگى بيشتر كاهش مى يابد . مردم اگر نتوانند در مورد تصميم خود اقدام بكنند ، در مورد درستى آن اطمينان بيشترى مى يابند . اصولاً آموزش ارزش هاى گروه به افراد ، بعد از طى مراحلى از وفادارى به گروه انجام مى شود كه در واقع آموزش و استدلال نيست ، بلكه تبليغ در سطح پيچيده ترى است. ۳
اكنون به خوبى تفاوت ماهوى اين دو نوع گروه ـ براساس تقدم شناخت قطعى بر تلقين و ايمان يا عدم آن ـ روشن شده است . فرآيند آن را مى توان از راه نمودار رسم كرد :
1 . شناخت عقلى ر تذكر مستمر ر ايمان ر عمل ر ايمان ر .. . ر ارتباط ر ارتباط بيشتر كاهش ناهماهنگى شناختى
2 . جاذبه هاى عاطفى ر تذكر و تبليغ مستمر ر علاقه بيشتر ر تبليغ مستمر و پيچيده تر درونى كردن ارزش ها ايجاد تعهدات عملى تعهدات بيشتر تعهدات عملى بيشتر

1.ر.ك : آرونسون ، اليوت ، روان شناسى اجتماعى ، ص ۱۳۹ ، ۱۴۲ ـ ۱۴۱ .

2.ر.ك : آرونسون ، اليوت ، روان شناسى اجتماعى ، ص ۱۳۹ ، ۱۴۱ ـ ۱۴۲ .

3.همان .

  • نام منبع :
    انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
    سایر پدیدآورندگان :
    طوسی، محسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92811
صفحه از 160
پرینت  ارسال به