2 . فرهنگ
2 ـ 1 . تعريف فرهنگ
جامع ترين تعريف توصيفى فرهنگ را تايلور ارائه كرد كه امروزه در جامعه شناسى و مردم شناسى مورد قبول است . او نوشت:
فرهنگ يا تمدن ۱ به مفهوم قوم نگارى عام خود ، مجموعه پيچيده اى است مشتمل بر معارف ، معتقدات ، هنر ، حقوق ، اخلاق ، رسوم و تمام توانايى ها و عاداتى كه بشر ، به عنوان عضوى از جامعه اخذ مى كند. ۲
گى روشه با توجّه به تعريف تايلور و ديگران براى فرهنگ ، تعريفى ارائه داده است:
فرهنگ ، مجموعه به هم پيوسته اى از شيوه هاى تفكر ، احساس هيجان و عمل است كه كم و بيش مشخص است و از سوى تعداد زيادى افراد فراگرفته مى شود و بين آنها مشترك است و به دو شيوه عينى و نمادين به كار گرفته مى شود تا اين اشخاص را به يك جمع خاص و متمايز مبدل سازد. ۳
سپس گى روشه در توضيح تعريف خود مى افزايد :
شيوه هاى تفكر ، احساس ، هيجان و عمل ، از اصطلاح شيوه زندگى روشن تر، و تركيبى تر و كلى تر از فهرست تايلور ، و نيز داراى اين امتياز است كه بر اين تأكيد دارد كه مدل ها ، ارزش ها و نمادها ـ كه فرهنگ را تشكيل مى دهند ـ شامل دانش ها، آرا و تفكرات هستند و در برگيرنده تمام اشكال بيان احساسات و همچنين شامل مقرراتى هستند كه بيانگر كنش هايى مى باشند كه به طور عينى قابل مشاهده هستند . بنا بر اين، فرهنگ شامل تمامى فعاليت هاى بشرى ، اعم از معرفتى ، عاطفى ، احساسى يا حتّى حسى ـ حركتى است. ۴
انتقادى كه به بيان گى روشه وارد است ، به اصل تعريف او از فرهنگ برنمى گردد ، بلكه به توضيح او درباره اين تعريف بازمى گردد و آن ، يكى دانستن كنش اجتماعى ۵ با پديده اجتماعى ۶ است كه دومى جنبه انتزاع شده از اوّلى به شمار مى آيد ، نه تمام واقعيت اوّلى.
1.ر.ك : تايلور ، اى جى پى ، فرهنگ و تمدن را به يك معنا به كار مى برده است ، ولى امروزه اين دو اصطلاح معانى متفاوتى دارند .
2.ر. ك : روشه ، گى ، كنش اجتماعى ، مقدمه اى بر جامعه شناسى عمومى ، ص ۱۱۶ ـ ۱۱۹.
3.ر.ك : همان ، ص ۱۲۳ .
4.ر.ك : روشه ، گى ، كنش اجتماعى ، مقدمه اى بر جامعه شناسى عمومى ، ص۱۲۴.
5.Social action
6.Social fact