31
انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر

انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
30

2 ـ 2 . ويژگى هاى فرهنگ

در بيان ويژگى هاى فرهنگ جا دارد تأكيد كنيم آنچه قبل از هر چيز فرهنگ را مى سازد ، شيوه هاى فكر ، احساس و عمل مشترك بين افراد متعدد است . تعداد اشخاص اهمّيتى ندارد . مهم آن است كه شيوه هاى بودن به وسيله عده نسبتاً كافى از اشخاص ، به عنوان آمال يا امورى بهنجار تلقى شود ، تا بتوان دريافت ناشى از قواعد زندگى است و خصوصيت جمعى و بنا بر اين، اجتماعى دارد . ويژگى ديگر فرهنگ ، اكتسابى بودن آن است . «هيچ خصوصيت فرهنگى به طور زيستى يا ژنتيكى انتقال نمى يابد . اخذ فرهنگ ، ناشى از اشكال و مكانيزم هاى يادگيرى است». ۱ «شيوه هاى تفكر ، احساس و عملى كه اشخاص به طور مشترك دارا هستند ، بين آنها روابطى را ايجاد مى كند كه هر يك آن را واقعى احساس مى كنند» . ۲ پيوستگى با فرهنگ ، همواره به وسيله هر يك از اعضاى جمع و همه جمع تأييد مى گردد. اين تأييد، از راه معناى نمادى مشاركت جزء رفتار بيرونىِ قابل مشاهده آنها مى شود.
همين معناى نمادى رفتارهاست كه امكان مى دهد مرز غير مادى ميان اعضا و غير اعضاى يك جمع مشخص شود . شهروندان و خارجيان ، و نيز مقدسان و ملحدان ، به وسيله معناى نمادى رفتارها جدا مى شوند و اين امر در همه سطوح يك جمع ، از گروه تا قشر و طبقه و ملت وجود دارد . «بجز از طريق نمادهاى مشاركت ـ كه يك رفتار را مشخص و معين مى كند ـ جامعه شناس و انسان شناس چگونه مى تواند جماعات ، جوامع و همچنين مرزهاى آنها را تميز و تشخيص دهد. ۳
«عناصر مختلفى كه يك فرهنگ معيّن را به وجود مى آورد ، صرفاً به صورتى نيست كه اين عناصر به شكلى ساده كنار هم قرار بگيرند ، بلكه اتصال هايى آنها را به هم مى پيوندد . انسجام و هماهنگى ، آن عناصر را به هم متصل مى كند و هنگامى كه تغييراتى در يك بخش فرهنگ به وجود آيد ، در بخش هاى ديگر آن نيز تغييراتى حاصل مى شود». ۴ اين ويژگى فرهنگ اجازه مى دهد بتوان آن را نظام ناميد.
نكته مهم اين است كه اتصال و ارتباط عناصر نظام فرهنگ ، واقعيت ضرورى يا منطقى نيست ، بلكه «اتصال و ارتباطى است كه صرفاً به طور ذهنى توسط اعضاى يك جامعه حس مى شود . بنا بر اين، انسجام يك فرهنگ ـ وراى همه چيز ـ يك واقعيت ذهنى است ؛ يعنى به طور ذهنى به وسيله اعضاى يك جمع حس مى شود». ۵ روابط عناصر فرهنگى به نظر آنها ضرورى مى رسد و آن را اين گونه مى پذيرند . نكته اصلى براى درك اين نكته هماناست كه به زبان فلسفى مى گوييم روابط امور اعتبارى ، اعتبارى (نه حقيقى) است.
شيوه هاى تفكر ، احساس و عمل در يك جمع ـ كه فرهنگ آن جمع است ـ قائم بر جمع است و ساخته هيچ شخص معيّنى نيست و به ميل شخص معيّنى هم نابود نمى شود ، بلكه براى فرد الزام آور است . اين ويژگى ، همان است كه دوركيم به آن ويژگى عينى بودن پديده هاى مورد مطالعه جامعه شناس مى گويد.
امّا تحقق اين شيوه هاى زندگى ـ كه ساخته اراده هيچ شخص معيّنى نيست ـ در دوران اشخاص است و سنخ وجود آنها «امر روانى» است . اين خصوصيت را مى توان «وجه ذهنى يا روانى» فرهنگ ناميد و توجّه به اين نكته در تحقيقات تجربى فرهنگ شناسى اهمّيت اساسى دارد . «جامعه شناس براى آن كه از وجود و ساخت يك نظام فرهنگى سخن بگويد ، نخست بايد از ادراكى كه اعضاى يك جمع از نظام فرهنگى دارند ، آغاز نمايد». ۶
فرهنگ سه كاركرد اساسى دارد ؛ كاركرد اجتماعى ، كاركرد روانى و كاركرد سازگارى با محيط . همان طور كه پيش تر گفته شد ، فرهنگ تعدادى از افراد را در يك جمع مشخص ، گردآورى و آنان را همبسته مى سازد . اين امر ، كاركرد اجتماعى فرهنگ است . ارتباط اجتماعى و تشكيل گروه ، قشر ، طبقه و جامعه اثر آن است.
از نظر روانى ، فرهنگ كاركرد قالب ريزى شخصيت افراد را دارد و به شخصيت ، شكل و هيأتى مى بخشد كه امكان مى دهد در بطن جامعه اى معيّن عمل كند . كاركرد سازگارى با محيط ، زمينه كلى تر و اساسى تر كاركردهاى اجتماعى و روانى است و براى درك بهتر آن ، معمولاً «فرهنگ انسان» را با «غريزه حيوان» مقايسه مى كنند . «حيوان از طريق غريزه به واقعيت محيط پاسخ مى دهد و آن را كنترل مى كند و انسان از طريق فرهنگ با خود و محيط طبيعى و اجتماعى ارتباط برقرار مى كند و خودش ، احساساتش ، احتياجاتش و محرك هايش را كنترل مى نمايد بنا بر اين، مى توان گفت فرهنگ همانند منشورى است كه انسان از درون آن واقعيت را مى بيند و آن را به كار مى گيرد تا خود را با اين واقعيت تطابق دهد و آن را كنترل نمايد». ۷
اگر يادمان باشد كه فرهنگ ، نظامى است از ارزش ها، هنجارها ، نمادها و دانش ها كه به زندگى شيوه اى خاص مى بخشند و به عبارت ديگر ، چگونگى زندگى را معيّن مى كنند ، آن گاه خواهيم پرسيد كه زندگى اجتماعى چيست كه فرهنگ شيوه آن است . همين سؤال ، ما را به ارتباط فرهنگ با ديگر وجوه جامعه متوجه مى كند . تعبير ديگرى از فرهنگ داشتيم كه «فرهنگ ، شيوه هاى ادراك ، احساس و عمل در يك محيط اجتماعى» است . اگر اين سخن تعبير قبل مقايسه شود ، ادراك ، احساس و عمل معادل زندگى قرار مى گيرند و روان شناسان نيز حيطه هاى وجود روانى انسان را ادراك ، احساس و عمل مى دانند . اگر دقت كنيم كه ادراك ، احساس و اراده ، هر سه فعاليت انسان در برخورد با واقعيت ها هستند ، آن گاه از فعاليت هاى ادراكى ، احساسى و ارادى سخن خواهيم گفت و در مقايسه تعابير با يكديگر ، زندگى معادل فعاليت قرار مى گيرد.
با توجّه به مطالب پيشين ، ارتباط فرهنگ با فعاليت در محيط اجتماعى مورد نظر قرار مى گيرد . توضيح اين كه ارزش ها، هنجارها و نمادها ـ كه به دانايى آميخته اند ـ چند و چون و كى و كجا هستند ـ نظام اجتماعى است . نظام هاى سياسى ، اقتصادى و خانوادگى ، همگى زيرمجموعه اين نظام اجتماعى هستند . اين نظام ها همگى به موقعيت ها، و هر موقعيت به رابطه ها، ۸ و هر رابطه به تعدادى تعامل تقسيم مى شوند . پس فرهنگ ، روح و شكل فعاليت هاى اجتماعى و نظام اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى و خانوادگى است و با تغيير آن ، همه اينها تغيير مى كند . در واقع درك فرهنگ ، يعنى درك زندگى و نظام هاى اجتماعى مردم.
هر چند در يك متن تخصصى ضرورتى بر تأكيد بر عنوان فوق نيست ، ولى در مقدمه اين تحقيق لازم به نظر مى رسد . دين ـ آن طور كه دينداران مى شناسند ـ مجموعه اى از آموزه ها و دستوراتى است كه از طرف خداوند براى بشر فرستاده شده است . امّا اگر مردمى در جامعه اى تمام يا بخشى از آموزه ها و دستورات دينى را نپذيرند ، عناصر دينىِ پذيرفته شده ، بخشى از فرهنگ آن مردم مى شود و آنچه از دين عملاً شيوه زندگى مردم نشود ـ هر چند جزء دين الهى است ـ جزئى از فرهنگ آن مردم نيست . مثال بارز و قابل تصديق همگان ، نيكو بودن ازدواج موقت در دين اسلام مطابق فهم شيعى آن ، و زشت بودن ازدواج موقت نزد بيشتر مردم مسلمان شيعه ايران در زمان حاضر است . پس ازدواج موقت جزء دين الهى است ، ولى جزء فرهنگ مردم ايران در زمان حاضر نيست.
از سوى ديگر ، به نكات از سوى ديگر چه بسيار عناصر فرهنگى كه از دين نيست و دين در آن زمينه ساكت است و حكم فقهى آن اباحه است : «اُسكُتُوا عمّا سَكتَ عنهُ رسولُ اللّه ».
با توجّه به نكات ياد شده ، ميان عناصر فرهنگ و دين ارتباط عموم و خصوص من وجه برقرار است كه به صورت نمودار ذيل قابل نمايش است .

1.ر.ك : روشه ، گى ، كنش اجتماعى ، مقدمه اى بر جامعه شناسى عمومى ، ص ۱۲۵.

2.ر.ك : همان ، ص ۱۲۶.

3.ر.ك : روشه ، گى ، كنش اجتماعى ، مقدمه اى بر جامعه شناسى عمومى ، ص ۱۲۷.

4.ر. ك : همان ، ص ۱۲۷ ـ ۱۲۹ .

5.همان ، ص ۱۳۰ .

6.ر.ك : روشه ، گى ، كنش اجتماعى ، مقدمه اى بر جامعه شناسى عمومى ، ص ۱۳۱ .

7.همان ، ص ۱۳۷.

8.Relations

  • نام منبع :
    انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
    سایر پدیدآورندگان :
    طوسی، محسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92925
صفحه از 160
پرینت  ارسال به