73
انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر

2 ـ 4 . توجيه ناكافى و تغيير نگرش

همان طور كه در بحث پاسخ به نفوذ اجتماعى گفته شد ، شخص ممكن است به ميل پاداش يا ترس از تنبيه با گروه هم رنگى و از گروه متابعت كند . ممكن است فردى بر اثر جذبه شخصى يا گروهى ، خود را با او همانند و هم رنگ كند . ممكن است فردى بر اثر قبول يك تز ، با گروه صاحب تز هم رنگ و همراه باشد ؛ يعنى متقاعد شده و نگرشش با گروه ، يكى است.
اگر كسى براى عملى پنج نوع متابعت از او سر بزند و پاداش مناسب و كافى دريافت نكند يا براى ترك عملى ، تنبيه كافى نبيند ، دچار ناهماهنگى شناختى مى گردد بايد كه آن را به نحوى حل كند . مثالى مى زنيم . كودكى را در نظر بگيريد كه در دبستان درس مى خواند ، ولى از تمرين و انجام تكاليف درسى در خانه ناراضى است . ممكن است پدرش بگويد اگر همه تكاليف را كه مثلاً ده صفحه است ، انجام دهى ، ده تومان پاداش مى گيرى . اين دانش آموز از يك سو در درونش از انجام تكاليف بدش مى آيد ، ولى چون انجام تكليف با پاداش كافى براى ايجاد متابعت همراه است ، آنها را انجام مى دهد و هيچ گونه ناهماهنگى در نگرش او ايجاد نمى شود و در مرتبه بعد هم اگر پاداش در كار نباشد ، مشق نمى نويسد.
اما اگر پدر براى انجام تكاليف يا به دست آوردن نمره بيست در آزمايش رياضى ، فقط پنج ريال پيشنهاد كند ـ به شرط اين كه بر اثر محروميت زياد ، پنج ريال براى كودك ارزش زيادى نداشته باشد ـ و كودك براى اين پاداش تكاليف را انجام دهد و نمره بيست را به دست آورد ، چون اين عمل خلاف نگرش اوست و پاداشِ ارائه شده هم به تنهايى براى توجيه انجام عمل خلاف ميل او كافى نيست ، كودك دچار ناهماهنگى شناختى مى شود . به اين صورت كه هر كس مى خواهد فكر و عملش صحيح باشد.
كسى كه فكرى دارد و خلاف آن عمل مى كند ، دو تصور از خود خواهد داشت : «من انسان خوب ، درست انديش و درست كردارى هستم» و «من عملى كه خلاف نگرش صحيح بود ، انجام داده ام (فرد خلافكارم)» . اين دو شناخت در او تنش ايجاد مى كند ؛ چون نمى تواند دست به توجيه خود بزند و بگويد : من اين عمل خلاف ميلم را به دليل پاداش كافى انجام داده ام. از اين رو ، مى كوشد نگرش جديدى پيدا كند كه ناهماهنگى شناختى پيش نيايد . مثلاً نگرش اوّليه اش را اين طور تغيير مى دهد كه گرفتن نمره بيست و انجام تكليف درسى خوب ، ولى سخت است ؛ يعنى كارى را كه با پاداش يا تنبيه كافى براى برانگيختن به عمل ، طبق پاسخ از نوع متابعت انجام مى داد و با زوال پاداش يا تنبيه كافى آن را ترك مى كرد ، وقتى با پاداش يا تنبيه ناكافى آن را انجام دهد ، مى كوشد به انجام آن كار متعهد شود و آن عمل را درونى كند . از اين مطلب در مسائل مختلف تربيتى و گروهى استفاده مى شود.
يكى از نتايج اين بحث ، تغيير نگرش بعد از تصميم گيرى است . اگر كسى بخواهد يكى از دو كار را انجام دهد ، در اطراف هر دو مطالعه و مشورت مى كند ، ولى همين كه تصميم گرفت و يك عمل را انجام داد ، روشش عوض مى شود . از اين رو ، سعى بر جمع آورى اطلاعات درباره خوب بودن كارى كه انجام داده مى كند . نيز اطلاعات مبنى بر ضعف عملى را كه انجام نداده گرد مى آورد و فقط با كسانى كه عملى مشابه كار او را انجام داده اند در اين باره صحبت مى كند.
تغيير ، خصوصيت تمام فرهنگ هاست ، ولى ميزان و مسير تغيير از فرهنگى به فرهنگ ديگر و از زمانى به زمان ديگر متفاوت است . ممكن است تغيير فرهنگ كند يا تند ، آگاهانه يا ناآگاهانه ، خواسته يا ناخواسته ، برنامه ريزى شده يا پراكنده و نامنسجم ، با منشأ داخلى يا خارجى ، و در عناصر محورى يا حاشيه اى باشد . مكانيزم هاى تغيير فرهنگ عبارت اند از : اختراع ، اشاعه ، فرهنگ پذيرى ، طغيان ، شورش و انقلاب . در اين جا توضيح برخى از آنها را مى آوريم. ۱

1.ر.ك : عسگرى خانقاه ، تحول فرهنگى و الگوهاى آن (مجموعه مقاله هاى سمينار جامعه شناسى و توسعه) ج۱ ، ص ۱۰۶ ـ ۱۱۱.


انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
72
  • نام منبع :
    انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
    سایر پدیدآورندگان :
    طوسی، محسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 96832
صفحه از 160
پرینت  ارسال به