95
انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر

2 ـ 3 . فشارهاى اجتماعى

فشار اجتماعى در اعمال مهار اجتماعى ، بايد معطوف به كمترين درجه از همنوايى باشد . در هر نظام ارزشى ، ارزش ها سلسله مراتبى دارند و هنجارها كه جلوه و كاربرد ارزش ها هستند ، از سلسله مراتب ارزش ها پيروى مى كنند . با توجّه به سلسله مراتب ارزش ها، مى توان مشاهده كرد كه برخى اعضاى گروه يا اجتماع ، با هنجارهايى همنوايى مى كنند كه جلوه سطوح اوّليه ارزش هاست ، و برخى ديگر با سطوح ميانى سلسله مراتب ارزش ها، يا با عالى ترين سطح ارزش ها همنوايى دارند . ارزش هاى اخلاقى و هنجارهاى متناسب با آنها را در نظر بگيريد . عده اى داراى عالى ترين درجات ايثار ، فداكارى ، بندگى و توكل به خداوند هستند كه در عملشان عفو ، بخشش و تحمل سختى ها و مناجات ديده مى شود . عده اى هم هستند كه از سختى ها و كسى كه يكى از حقوق آنها را ضايع كرده ، شكايت مى كنند . اين گروه به كسى به آسانى قرض نمى دهد ، ولى به دارايى كسى هم تجاوز نمى كند . آنها عبادات واجب را انجام مى دهند و قوانين جامعه را مراعات مى كنند . هر دو عده ياد شده ، همنوا با ارزش ها و هنجار هستند و كجروى و انحراف را نمى توان به آنان نسبت داد . به زبان دينى ، اگر عده اى به واجبات عمل و حرام ها را ترك كردند ، ولى مستحبات را به جا نياوردند و فضيلت هاى اخلاقى را در رفتار خود ظاهر نكردند ، ناهمنوا نيستند ؛ هر چند همنوايى اين عده با عده ديگرى كه افزون بر رعايت واجب و حرام ، مستحب و مكروه و فضيلت ها و رذيلت هاى اخلاقى را نيز به دقت رعايت مى كنند ، تفاوت دارد.
اكنون مطلب اين است كه اعمال فشار اجتماعى براى همنوا شدن ، بايد در مورد كسانى اعمال گردد كه زير خط پايين ترين حد همنوايى هستند . پس همنوايان با سطح پايين ارزش ها و هنجارهاى مربوط به آن ، نبايد تحت فشار اجتماعى قرار گيرند.
اصولاً همنوايى با ارزش ها و هنجارها ، درجه هاى گوناگونى دارد ، ولى در هر گروه يا اجتماع ، ارزش ها به صورت طيف در نظر گرفته مى شود . و افراد خوب و خوب تر وجود دارند ؛ همان طور كه ناهمنوايان و مجرمان و افراد بد نيز در آن زندگى مى كنند.
امام صادق عليه السلام به عمر بن حنظله فرمود : «اى عمر! بر پيروان ما تحميل مكنيد و با آنان مدارا كنيد ؛ زيرا مردم ، توانايى تحمل چيزهايى را كه شما تحمل مى كنيد ، ندارند». ۱
عمار بن ابى الاحوص مى گويد : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : گروهى هستند كه ولايت امير مؤمنان را پذيرفته اند، و او را از همه مردم برتر مى دانند ، ولى به آنچه ما درباره برترى شما قايليم ، قايل نيستند ، آيا آنان را دوست بداريم؟ امام صادق عليه السلام فرمود : «فى الجمله ليه . آيا نزد خدا چيزى نيست كه نزد پيامبر نباشد ، و نزد پيامبر چيزهايى نيست كه نزد ما نباشد ، و نزد ما چيزهايى نيست كه نزد شما نباشد ، و نزد شما چيزهايى نيست كه نزد ديگران نباشد؟ خداوند اسلام را بر هفت سهم بنا نهاده و سپس اينها را ميان مردم تقسيم كرده است . قسمت بعضى را يك سهم ، بعضى را دو سهم ، بعضى را سه سهم و بعضى را هفت سهم قرار داده است . پس بردارنده يك سهم از اسلام ، دو سهم را تحميل نكنيد كه در نتيجه آنان را سنگين كرده و متنفر مى كنيد . برعكس ، با آنها مدارا و داخل شدن در اسلام را براى آنان آسان كنيد». ۲
اين روايت ، اوّلاً بر سلسله مراتبى بودن ارزش ها و هنجارهاى مربوطه ، و ثانياً بر سلسله مراتبى بودن همنوايى و متفاوت بودن ميزان درونى كردن ارزش ها و هنجارها در اشخاص تصريح و تأكيد دارد . مهم ترين نكته مورد تأكيد ، توصيه بر عدم اعمال فشار اجتماعى بر همنوايان درجه هاى پايين تر است . نكته چهارم ۳ اين است كه اگر بر شخصى كه با مرتبه پايين ارزش ها و هنجارهاى مربوط به آن همنوايى دارد ، به جاى پذيرش در گروه و تشويق ، فشار اجتماعى وارد شود ، او نه تنها با ارزش هاى مرتبه بالاتر و هنجارهاى مربوطه همنوا نمى شود ، كه تصور مثبت از خود را نيز از دست مى دهد . شخصى كه با درجه پايين ارزش ها و هنجارهاى مربوطه همنواست و احساس مى كند شخصى است همنوا با ارزش ها، اگر با اعمال كنترل و فشار اجتماعى روبه رو شود و ديگران اصرار كنند كه تو ناهمنوا هستى ، اندك اندك نگرش پيشين را كه من شخصى همنوا با ارزش ها هستم ، تغيير مى دهد و چنين نگرشى پيدا مى كند كه من شخصى ناهمنوا با ارزش ها هستم . نظريه برچسب زنى ، به طور غير مستقيم بر اين امر تأكيد دارد و نظريه تعارض شناختى از فستينگر ، جايگاه تصور از خود يا خودپنداره را در تصميم گيرى عمل نشان داده است . تحقيقاتى كه در چارچوب اين نظريه انجام شده ، ثابت كرده است كه عزت نفس ، عايق بزهگارى است و تحقير اشخاص ، بهترين زمينه ساز براى تبديل آنان به بزهكار است . حتّى در چارچوب تئوريك ديگرى ، اميل دوركيم پيشنهاد كرد اگر در گروه ، اجتماع يا جامعه ، يك يا چند هنجار به طور وسيع و مكرر نقض مى شود ـ مثلاً قانونى وجود دارد كه به طور وسيع زير پا گذاشته مى شود ـ آن هنجار را بايد حذف كرد ـ مثلاً آن قانون لغو شود ـ ؛ زيرا احساس عمومى مردم كه ما پيرو قوانين و هنجارها هستيم ، ضامن رعايت هنجارها و عامل همبستگى اجتماعى و حفظ همنوايى مردم است و اگر هنجارها و قوانينى باشند كه مردم همواره آنها را نقض كنند و در عين حال آن هنجارها به عنوان هنجار اجتماعى شناخته شوند ، احساس عمومى مردم كه ما همنوا هستيم ، خدشه دار مى شود و رعايت ديگر هنجارها و همبستگى اجتماعى ، لطمه مى بيند .
در آموزش هاى دينى ، موارد بسيارى وجود دارد كه بر حفظ احساس همنوايى در شخص و جامعه تأكيد دارد . يكى از حكمت هاى تحريم غيبت نيز همين امر است كه : افكار عمومى چنين شكل نگيرد كه بيشتر افراد ، مجرم اند.

1.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعة ، ج ۱۶ ، ص ۱۶۰ روايت ۲۱۲۴۰.

2.ر.ك : همان ، ص ۱۶۴ روايت ۲۱۲۴۸.

3.ر.ك : حُرّ عاملى ، محمّد بن حسن ، وسائل الشيعه ، ج ۱۶ ، ص ۱۶۴ ، روايت ۲۱۲۴۸ .


انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
94
  • نام منبع :
    انديشه اجتماعي در روايات امر به معروف و نهي از منكر
    سایر پدیدآورندگان :
    طوسی، محسن
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1386
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 92868
صفحه از 160
پرینت  ارسال به