جستجويی در ترجمه حسن بن محبوب - صفحه 240

وهب عبداً سندياً مملوكا لجرير بن عبدالله البجلى وكان زرّاداً فصار الى اميرالمؤمنين(ع)، وسئله ان يبتاعه عن جرير، فكره جرير ان يخرجه من يده، فقال: الغلام حرّ قد اعتقته! فلما صحّ عتقه صار فى خدمة اميرالمؤمنين(ع)، ومات الحسن بن محبوب فى آخر سنة اربع وعشرين ومأتين، وكان من ابناء خمس وسبعين سنة، وكان آدم شديد الأدمة انزع سناطاً خفيف العارضين ربعَة من الرجال يخمع من وركه الايمن… قال نصر بن الصباح: ابن محبوب لم يكن يروى عن ابن فضّال، بل هو اقدام من ابن فضّال و اسنّ، واصحابنا يتمهون ابن محبوب فى روايته عن ابن ابى حمزة،… ۱
البته در عبارت (جمله آخر) كلمه «ابن» اضافه است، زيرا ابن محبوب، ابوحمزه را درك نكرده است.
برخلاف اين نظر، مرحوم قهپايى معتقد است كه كلمه ابن بجاست، يعنى ابن محبوب ۲ از پسر ابى حمزه نقل كرده است. و اگر وجود واژه ابن را ضرورى بدانيم، كلام كشّى هم نادرست خواهد بود و اصحاب نخواهد توانست بر ابن محبوب خرده بگيرند كه چرا از ابن ابى حمزه نقل مى كند، چون براى ابن محبوب نقل از پسر ابو حمزه ممكن بوده است و اين شخص در بعضى روايات با عنوان ابن بنت ابى حمزه و دربعضى روايات نيز با عنوان حسين بن بنت ابى حمزه ثمالى آمده است.
علامه شوشترى در ردّ نظر مرحوم قهپايى مى گويد:
كلمه ابن، اضافى است و اشكال علما متوجه اين نكته است كه ابن محبوب عصر ابى حمزه را درك نكرده است. نقل بى واسطه ابن محبوب از ابى حمزه در موارد متعددى آمده است و نمى توان گفت كه در تمام اين موارد كلمه ابن از سند روايت افتاده است و مؤلفان

1.اختيار معرفة الرجال، تحقيق: حسن مصطفوى، ص۵۸۴، شماره هاى ۱۰۹۴ و ۱۰۹۵

2.قاموس الرجال، ج۳، ص۳۴۹

صفحه از 244