نقد «تدوين السنّة» ابراهيم فوزی - صفحه 295

كه در اين علم كتاب نوشتند. نويسنده سپس به علم ناسخ و منسوخ و كتابهايى كه در اين زمينه نوشته شد مى پردازد و بيان مى كند كه : عده اى از علما در ناسخ و منسوخ در قرن چهارم هجرى و بعد از آن، يعنى بعد از تدوين سنّت، كتابهايى نوشته اند، از جمله آنها: احمد بن اسحاق الدينارى(م318)، محمد بن بحر اصفهانى(م322)، هبة اللّه بن سلامة (م410) و محمد بن موسى الحازمى (م548) نوشته شد.
ادامه فصل بحثى است درباره فصل حديث به لفظ يا معنى و بيان ديدگاههاى مختلف و نيز بازگويى ادوارى كه برتدوين حديث گذشته است.
فصل دوم: اين فصل درباره انواع حديث و اختلافهايى كه بر محور آنها ايجاد شده است، بحث مى كند. نويسنده از «ابى الصلاح» نقل مى كند كه شصت و پنج نوع حديث ضعيف هست، سپس مهم ترين انواع حديث ضعيف به ترتيب بيان مى شود. در بخش پايانى، در تقسيم ديگرى، حديث به متواتر و آحاد تقسيم مى شود و سپس اختلافاتى كه در باب حديث آحاد هست ذكر مى شود.
فصل سوم: اين فصل مربوط است به اختلافات درباره صحت حديث. اين اختلافات در سه قسمت يادآور مى شود:
1ـ اختلاف درباره شرايط راوى؛
2 ـ اختلاف درباره عدالت راوى؛
3 ـ اختلاف درباره تعريف صحابه و عدالت آنها.
دو قسمت اوّل درهمين فصل بحث مى شود و قسمت سوم نيز در فصل چهارم مورد بحث قرار مى گيرد.
فصل چهارم: اين فصل درباره تعريف صحابه است. ابتدا تعريفى از «بخارى» نقل مى شود: مسلمانى كه مصاحب پيامبر بوده، و يا پيامبر را ديده از اصحاب پيامبر است. احمد حنبل در مسند مى نويسد: هر كسى كه مصاحب پيامبر بود (يك سال، يك ماه، يك روز يا يك ساعت) و يا پيامبر را ديده، از اصحاب پيامبر است.
غزالى مى گويد: صحابه معنى

صفحه از 298