گفتگو با حضرات آيات آصفي و حكيم - صفحه 11

على بن ابى طالب(ع) بعد از رسول الله(ص) نسبت به مردم همان مقام اولويت و امامتى را كه رسول الله(ص) داشته، دارد. بر اين مطلب ادلّه و شواهد و قراين فراوانى هست. ولى علماى اهل سنّت آن را به معناى «محبّ» و «ناصر» مى دانند. آنها، چون معانى ديگر اين كلمه غير قابل توجيه است، روى اين دو معنا تكيه مى كنند و مى گويند: مقصود رسول الله(ص) در آن روز و حادثه عجيب اين بود كه به مردم اعلان كند، على دوست، محبّ و ناصر شماست.
بنابراين توجيه، ديگر حديث غدير دلالتى بر امامت و ولايت امام على بن ابى طالب(ع) نخواهد داشت.
آيةاللّه حكيم: به طور اجمالى مى توان اختلاف شيعه و سنى را در ارتباط با حديث غدير در چند جهت خلاصه كرد:
1ـ تلاش در جهت از كار انداختن سند اين حديث با انكار و نپذيرفتن صدور اين حديث به كمك استدلالهاى سست و بى اساس (مانند استدلالهاى فخر رازى)، و يا تشكيك در صدور حديث با اين بيان كه اين حديث ثابت يا متواتر نيست، آن گونه كه ابن حجر هيثمى، نورالدين حلبى، ابن تيميه، ابن حزم اندلسى، عبدالحق دهلوى و ديگر متعصّبان اهل سنت بدان گرايش پيدا كرده اند. اينان راه انكار اصل حديث را راحت تر از انكار دلالت آن يافته اند و براى فرار از محتواى روشن و گوياى حديث ـ كه راه فرار را بر همه مى بندد ـ به تشكيك در اصل صدور حديث و سند آن پرداخته اند.
2ـ درنگ و تأمّل در اين رخداد، غفلت كردن از آن و سكوت عملى نسبت به حادثه غدير با اين هدف كه آثار غدير را محو سازند و واقعيّت خارجى مذهب خود را حفظ كنند؛ مذهبى كه تن به خلافت و جانشينى اميرمؤمنان على(ع) پس از پيامبر(ص) نداده است. اين گونه است برخورد بخارى، مسلم و ديگران با اصل حديث، و همين گونه است حالت عموم عالمان سنّى در عمل به حديث

صفحه از 36