گفتگو با حضرات آيات آصفي و حكيم - صفحه 7

آيةالله حكيم: حديث غدير حديثى است كه رخداد مهمّى را در تاريخ اسلام و مسلمانان بازگو مى كند. اين رويداد، همان انتصاب علىّ بن ابى طالب(ع) از سوى پيامبر اكرم(ص) به عنوان خليفه و جانشين آن حضرت و اخذ بيعت از همه مسلمانانى است كه در آن سال همراه پيامبر(ص) به حج خانه خدا رفته و تبلورى از همه مسلمانان در آن زمان بودند. اين حديث را حديث غدير مى نامند، چرا كه اين نصب و تعيين به دست پيامبر اكرم(ص) پس از بازگشت از حجةالوداع در سرزمينى نزديكى«جحفه» كه با نام«غديرخم» شناخته مى شد صورت گرفت.
« غديرخم» در بازگشت از مكّه، آخرين منزلى بود كه جايگاه اقامت عموم حاجيان است و از آن پس راهها گوناگون مى گشت و جمع حاجيان از هم جدا مى شد.در چنين جايگاهى وحى الهى بر پيامبر فروآمد تا پيام اين نصب و تعيين را به مسلمانان برساند: «ياايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته واللّه يعصمك من الناس»(مائده، ۶۷).
در پى اين دستور، پيامبر(ص) به پاخواست و فرمان داد تا حاجيانى كه جلوتر در حركت بودند برگردند و نيز در انتظار رسيدن ديگر حجاجى كه در پى بودند ماند. آنگاه پس از اجتماع همه حجّاج در آن سرزمين ميان آن مردم ايستاد و با آنان سخن گفت و در سخنان خويش خلاصه اى از نقش پيامبرى، كارها و دستاوردهاى آن را بازگو كرد و افزود كه: بزودى از ميان مردم خواهد رفت و مردم را به گواهى بر خود و رفتارش خواند و آنگاه امام على(ع) را براى خلافت تعيين كرد و از همه مردم براى او بيعت گرفت.
اين نماى اجمالى حديث غدير است و نقلهاى تاريخى اين رخداد بزرگ، گرچه در جهات تفصيلى و از نظر واژگان به كار گرفته شده در آن مختلف و گوناگون است، امّا همه اين نقلها به طور اتفاق در حدّ تواتر، اين جمله را در خود جاى داده اند كه پيامبر(ص) فرمود: «من كنت مولاه فهذا علىّ مولاه؛ هركس را كه من مولاى اويم اين على مولاى اوست».

صفحه از 36