پيامبر(ص) در چنين شرايطى با مردم وداع مى كند. به اين حقيقت آيه سوم سوره مائده كه پس از گرفتن بيعت از عموم مسلمانان نازل گرديده اشاره دارد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الإسلام ديناً».
4ـ اين نصب و تعيين براى خلافت پس از پيامبر(ص) در غدير تنها با گفتار روشن و گوياى پيامبر(ص) شكل نگرفت و در قالبِ اخبار از يك حقيقت مطرح نشد ـ آن گونه كه در ديگر روايات ولايت و امامت مشاهده مى شود ـ ، بلكه در حديث غدير خلافت امام على(ع) به عنوان حكم و فرمان اجرا گرديد و با گرفتن بيعت از عموم مسلمانان، تعّهد، التزام و پاى بندى به اصل امامت و ولايت امام على(ع) از سوى مسلمانان نيز اعلام شد. اين نكته اى است برجسته و حسّاس كه حديث غدير و رخداد مهّم غدير را از ديگر رخدادها و ديگر احاديث ولايت و امامت، جدا مى سازد و بدان برترى مى بخشد.
5ـ پيامبر(ص) بيم داشت كه مسلمانان به اين بيعت پاى بند نمانند و اين بيعت از سوى مسلمانان در آينده نقض شود و اين بيم او را باز مى داشت تا به اين كار مهّم كه اهمّيت آن را در شكل دهى جامعه اسلامى ضرورى مى دانست، تن ندهد . او در اين انديشه بود كه نقض اين بيعت، مسلمانان را به نقض اصل اسلام بكشاند، ولى دستور قاطع الهى مبنى بر لزوم اجراى حكم ولايت و امامت به انجام تكليف الهى پيامبر(ص) و بيان حقيقتى كه كمال رسالت بدان بسته بود، انجاميد و خداوند وعده فرمود كه پيامبر و رسالتش را حفظ خواهد كرد.
ديدگاه پيامبر(ص) درباره اين واقعه سياسى كاملاً صحيح و درست بود چرا كه مسلمانان اين بيعت را پس از گذشت حدود هفتاد روز شكستند و البته خداوند وعده خويش را تحقّق بخشيد و پيامبر(ص) و رسالتش را حفظ كرد، چرا كه مسلمانان در ابتدا يكپارچه بيعت كردند و همگان بر التزام به اصل اسلام و پيامبرى پاى بند ماندند. آثار و نصب و تعيين پيامبر(ص) همچنان استمرار يافت و امروز مسلمانانى كه پايبند به آن بيعت نخستين در غدير هستند برجسته ترين گروه از مسلمانان را در