واقعه غدير، اوج ابلاغ ولايت - صفحه 39

شده اند؛
3ـ با نص صريح آينده را رقم زده است و كسى را كه بايد بار مسئوليت هدايت امت و اداره جامعه اسلامى پس از وى را به دوش بگيرد معرفى كرده است. اكنون به اين فرضها بنگريم و چگونگى آنها را وارسى كنيم.

1) سكوت در قبال آينده

چرا پيامبر(ص) بايد طرحى براى آينده نيفكنده باشد؟
اين بى اعتنايى و سكوت را مى شود بر دو پيش فرض بنا نهاد. اكنون بنگريم آيا چنين پيش فرضهايى معقول است:

1ـ احساس امنيت و نفى هرگونه خطر

بدين معنا كه پيامبر مى دانسته است كه هيچ گونه خطرى امت را تهديد نمى كند و آينده مردم را هيچ جريان شكننده اى متزلزل نخواهد ساخت و امتى كه بزودى «رسالت اسلامى» را به ارث خواهد برد براى پى ريزى طرحى در اداره جامعه موفق خواهد بود. آيا اين تصوّر درست است؟!
واقع صادق جامعه آنروز مى تواند بخوبى روشنگر آن باشد كه چنين تصوّرى نااستوار است و خطرهاى جدّى و بنياد براندازى جامعه آن روز اسلامى را تهديد مى كرده است.

الف ـ خلأ رهبرى

پيامبر(ص) جامعه اى بنياد نهاده بود كه از شكل گيرى ابعاد فرهنگى، اجتماعى و سياسى آن زمانى طولانى نمى گذشت و زمام امور، ثقافت، سياست و قضاوت را يكسر به عهده داشت؛ اين از يكسو. از سوى ديگر، درگيرى هاى بسيار و نبردهاى پى در پى، امكان تعميق انديشه و گسترش معيار گرايى و تعميم ثقافت و فرهنگ را از رسول اللّه(ص) گرفته بود و براستى بسيارى از كسانى كه عنوان صحابه را داشتند نه تصوّر درست و عميقى از دين داشتند و نه از پيامبر و نه از ابعاد رسالت. اين گونه كسان با فقدان رهبرى دچار

صفحه از 70