خمس طرق. ۱
ابن عساكر نيز در موارد متعددى از اثر عظيمش از اين حديث ياد كرده است و فقط در يك مورد نود طريق آن را ياد كرده است. ۲ و چنين است ياد كرد بسيارى ديگر از محدثان و مفسرّان و عالمان با اين همه اگر كسى يا كسانى در صدور حديث و يا چگونگى نقل آن ترديد روا دارند، بى گمان از بستر استكبار و رويارويى با حق است و نه چيز ديگر.
2ـ دلالت حديث غدير
از آنچه در آغاز سخن آورديم و پس از اين اندكى مشروحتر بدان خواهيم پرداخت و نصوص بسيار آن را خواهيد ديد، روشن است كه در آن روز در اينكه جمله «من كنت مولاه فعلى مولاه» سرپرستى، توليت امور، امامت و پيشوايى را مى رساند، كسى ترديد نكرد. البته روشن است كه واژه «مولى» بار معنايى گسترده اى دارد، ۳ امّا از معانى مختلف آن جز آنچه را كه ياد شد، در اين مورد نمى توان مراد كرد.
واژه «مولى» در ادب عربى
پژوهش در متون كهن ادبى، لغوى و تفسيرى نشانگر آن است كه يكى از معانى روشن «مولى» سرپرست شايسته تر براى تصرّف در امور و زعامت و ولايت است. برخى از موارد را مى آوريم:
ابو عبيده معمر بن مثنى، در تفسير آيه پانزده سوره حديد (مأواكم النار هى مولاكم)
1.اقبال،ص۴۵۳ و نيز بنگريد به: الغدير فى التراث الاسلامى(ص۴۵و۴۶) كه در آن ازاهميت كتاب ابن عقده و تاثير آن در آثار بعدى، از جمله موارد ديگر از يادكرد ابن طاووس به دقت سخن رفته است.
2.تاريخ دمشق، ج۴۲، ص۲۰۴
3.«الغدير» معانى مختلف آن را بر شمرده است: ج۱، ص۶۴۱