ميان حديثى از پيامبر(ص) و قول خليفه عمر است. احاديثى كه اينان ضعيف شمرده اند، احاديثى است كه اسنادشان به پيامبر مى رسد(احاديث نبوى)، در حالى كه احاديث بخارى و ديگران نقل سخن عمر است و به پيامبر(ص) اسناد داده نشده است!
پس محقق سنّى نمى تواند در مورد سبب نزول قرآن به سخن عمر استدلال كند و با آن حديث پيامبر(ص) را در اين باب رد كند، بلكه بايد در سند و متن آن حديث نبوى تحقيق و تفحص كند و اگر آن را صحيح يافت، بر اوست كه آن را برگيرد و سخن عمر را رها كند.
2ـ اگر كوتاه بياييم و بگوييم احاديث اهل بيت(ع) درباره سبب نزول آيه اكمال دين و احاديث سنّى، موافق چيزى بيش از رأى اهل بيت(ع) در اين باب نيست، و به اين ترتيب تعارض ميان اقوال اصحاب، درباره سبب نزول آيه است؛ يا به عبارت ديگر تعارض ميان قول يك صحابى و قول برخى امامان(ع) است، آن گاه مى گوييم: پيامبر(ص)امتش راسفارش فرمود تا دين را ازاهل بيتش بگيرند،نه ازاصحابش اين موضوع در حديث ثقلين ـ كه نزد همه حديثى صحيح و متواتر است ـ آمده است. حديث ثقلين سخن رسول خدا(ص) است كه در«مسند احمد» آمده است:
۰.از ابوسعيد نقل شده كه گفت:رسول خدا ـ صلى الله عليه و سلم ـ فرمود: انى تارك فيكم الثقلين احدهما اكبر من الآخر: كتاب الله حبل ممدود من السماءِ إلى الارض و عترتى اهل بيتى، وانهما لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض. ۱
اين حديث را همچنين«سنن دارمى» ۲ و« صحيح مسلم» ۳ و« مستدرك» ۴ روايت كرده اند و آن را بر اساس معيار بخارى و مسلم و ديگران صحيح دانسته است. همچنين بيهقى در«سُنن» خود اين حديث را آورده ۵ و ديگران نيز به نقل آن پرداخته اند.
1.مسند احمد بن حنبل,ج۳, ص۱۴, و نيز ج۳, ص۱۷ و ۲۶ و ۵۹ و ج۴, ص۳۶۶ و ۳۷۱
2.سنن دارمى, ج۲, ص ۴۳۱
3.صحيح مسلم, ج۷, ص۱۲۲
4.المستدرك على الصحيحين, ج۳, ص۱۰۹ و ۱۴۸
5.سنن بيهقى, ج۲, ص۱۴۸