است كه منظور از«اليوم»، پس از تكميل نزول فرايض و احكام بوده باشد و آيه كلاله يا آيه ربا پس از آن نازل نشده باشد.
8ـ پاسخ خليفه به شخص يهودى نه براى يهودى و نه براى مسلمان قانع كننده نيست!
اگر مقصود خليفه عذرآورى باشد، به اين ترتيب كه چون نزول اين آيه با روز عيد مصادف شده ما آن را عيد نگرفتيم، در اين صورت يهودى مى تواند پاسخ دهد كه : چرا پروردگار شما اين عيد را بر شما خراب كرده و آيه را در اين روز نازل كرده است؟ و اگر مرادش ادغام عيد«اكمال دين» با عيد عرفه است به طورى كه اين نيز جزئى از آن باشد، پس يهودى و وارثانش در عصر ما حق دارند بگويند: بسيار خوب، پس شما عيد اكمال دين و عيد عرفه را مشترك قرار داده ايد، اما سهم اكمال دين از آن عيد كجاست كه توده هاى شما هرگز آن را نمى شناسند و اثرى از آن جز در نزد شيعه نيست؟
و اگر منظور اين باشد كه اين روز شريف و عيد بزرگ با روز جمعه و روز عرفه مصادف گرديد و در آن دو ادغام شد يا آن دو اين روز را در خود گرفتند و كارش پايان يافت! پس چگونه خداى تعالى اين عيد را بر آن دو عيد نازل كرد؟ آيا خدا از روى عمد اين عيد را در آن دو ادغام كرد؟ يا آنكه خداى سبحان ـ نعوذ بالله ـ از روى نسيان اين عيد را در عيد ديگرى نازل كرد و بعد مسلمانان با ادغام و اندماج كار را درست كردند؟! وانگهى چه كسى اين ادغام را ترتيب داده است و چه كسى اين حق را دارد كه عيدى الهى را در عيدى ديگر ادغام كند يا عيدى ربانى را در عيدى ديگر فرو نهد؟.
امّت اسلامى را چه مى شود كه از قضيه تصادم اعياد ربانى در عرفات خبر ندارد تا آنكه آن يهودى در عصر خلافت عمر آنان را آگاه مى سازد، و خليفه ضمن موافقت با گفتار آن يهودى خبر تصادم اعياد الهى را به او و به مسلمانان مى دهد و اظهار مى دارد كه حكم شرعى در اين تصادم، ادغام اين عيد ـ به مصلحت عيد پيشين ـ است؟ همانند قانون تصادم اتومبيلها يا قانون تصادم اعياد ملى و دينى.
9ـ دليل شيعه در اين كه روز غدير را عيد قرار داده اين است كه اهل بيت(ع) و شيعيانشان از پيامبر(ص) روايت كرده اند كه روز نزول آيه اكمال دين يعنى روز غدير، عيد