پژوهشي در اسباب نزول آيه«اكمال دين» - صفحه 117

پايان ذو القعده واقع شد ـ بدون تعيين آن روز ـ قول اهل بيت(ع) را تأييد مى كند. ۱ بخارى گفته است حضرت چهارشب از ذو الحجة گذشته وارد مكه شد. ۲
مؤيّدِ ديگر سخن اهل بيت(ع) اين است كه مدت حركت پيامبر(ص) از مدينه تا مكه بيش از هشت روز نبود؛ با نظر به راهى كه طى كرده و مسافتى كه حدود چهارصد كيلومتر بوده و نظر به سرعت حركت(به طورى كه برخى مردم از خستگى پاها به حضرت شكوه كردند و ايشان به آنان آموخت كه پاهاى خود را ببندند)، و با توجه به اينكه هيچ كس خبر از توقف پيامبر(ص) در راه مكه نداده است و نيز با ملاحظه روايات بازگشت حضرت با وجود توقف نسبتاً طولانى شان در غدير. گذشته از اين موارد، توجه به رواياتى كه اتفاق دارند بر اينكه ورود پيامبر(ص) به مكه روز چهارم ذو الحجه بوده ـ همان گونه كه در روايات اهل بيت(ع) و روايت بخارى ملاحظه گرديد ـ همه و همه، ترديدى در سقوط اين روايت كه حضرت شش روز مانده به پايان ذو القعده ازمدينه خارج شد باقى نمى ماند؛ چنانكه در«عمدةالقارى»، «ارشاد السارى»، سخن ابن حزم و «حاشيه سيره حلبيه» ۳ آمده است، زيرا طبق اين روايت مدت حركت حضرت ازمدينه به مكه ده روز خواهد شد.
به اين ترتيب نادرستى قول مخالف روايت اهل بيت(ع) آشكار مى گردد، يعنى قولى كه طرفداران آن بر روايت«پنج روز از ذو القعده مانده» تكيه كرده اند و تلاش نموده اند آن را با روز شنبه تطبيق دهند تا اول ذو الحجه را پنج شنبه قرار دهند و روز عرفه را با جمعه مصادف سازند تا سخن خليفه عمر را به اين وسايل تصديق كنند، بلكه همان گونه كه مى بينيد اينان به اصطلاح كاسه داغتر از آش شده اند، زيرا چنانكه گذشت خليفه عمر خود روز عرفه را روز پنج شنبه دانسته است. از كسانى كه به روايت«شنبه» قائل شده اند؛ ابن سعد ۴ ، واقدى ۵ ،

1.صحيح بخارى, ج۲, ص۱۴۶ و ۱۸۴ و ۱۸۷ و ج۴, ص ۷

2.نگاه كنيد به: سنن نسائى, ج۱, ص۱۵۴ و ۲۰۸ و ج۵, ص۱۲۱; صحيح مسلم, ج۴, ص۳۲; سنن ابن ماجه, ج۲, ص۹۹۳; سنن بيهقى, ج۵, ص۳۳

3.حاشيه سيره حلبيه, ج۳, ص ۲۵۷

4.طبقات ابن سعد,ج۲, ص۱۲۴

5.مغازى, ج۲, ص۱۰۸۹

صفحه از 116