نقد ديدگاه‌هاي اهل سنّت درباره حديث غدير - صفحه 125

سخنى گزافه و بدون دليل است. چگونه اين روايت متواتر است در حالى كه اكثر اصحاب حديث آن را نقل نكرده اند؟ ۱
ابن حجر هيتمى نيز مى گويد:
فرقه هاى شيعه اتفاق نظر دارند كه آنچه به عنوان دليل بر امامت آورده مى شود بايد متواتر باشد، در حالى كه متواتر نبودن اين روايت معلوم است؛ چرا كه اختلاف درباره صحت اين حديث قبلاً گذشت، بلكه آنانكه در صحت اين حديث اشكال كرده اند برخى از پيشوايان علم حديث همانند ابوداود سجستانى و ابوحاتم رازى و غير ايشان هستند.پس اين، خبر واحدى است كه در صحت آن نيز اختلاف است. ۲
نظير اين سخن را ابن حزم و تفتازانى نيز بيان كرده اند. ۳

پاسخ

اين اشكال در نظر هر فرد آگاه به تاريخ و روايت، سخنى از سر تعصب و پيشداورى است، وگرنه انكار حديث غدير همانند انكار حسّيّات توسط سوفسطائيان و يا چون انكار واقعه جنگ بدر و احد و ساير قضاياى مسلّم صدر اسلام است.
ما براى پرهيز از اطاله كلام تنها به فهرستى از اصول و مصادر اين روايت بسنده مى كنيم و آن را كه سر تحقيق بيشترى است به سه كتاب مفصّل: «الغدير» علامه امينى، «عبقات الانوار» علامه ميرحامد حسين، و«احقاق الحق و ملحقاته» شهيد قاضى نوراللّه شوشترى ارجاع مى دهيم.
در كتاب «احقاق الحق» فهرستى از چهارده نفر از علماى عامه (از جمله: سيوطى، جزرى، جلال الدين نيشابورى، تركمانى ذهبى)نقل مى شود كه همگى به تواتر حديث

1.شرح المواقف، جرجانى، مصر، مطبعة السعادة ـ قم، منشورات رضى، ج۸، ص۳۶۱

2.الصواعق المحرقة، ابن حجر هيتمى، بيروت، دارالكتب العلمية، ۱۴۰۵هـ،ص۶۴

3.الفصل فى الملل والاهواد والنحل، ابن حزم، ج۴، ص۲۲۴

صفحه از 148