نقل كرده است و كتاب مستقلى به نام «الولاية» درباره آن تأليف نموده است. نيز ابوالعباس احمد بن محمد بن سعيد بن عقده در تأليف مستقلى آن را از يكصدوپنجاه طريق نقل نموده است. ۱
حافظ محمد بن محمد بن محمد الجزرى الدمشقى به هنگام نقل احتجاج و مناشده اميرالمؤمنين(ع)، درباره حديث غدير چنين مى نگارد:
اين حديث حسن است و اين روايت (مناشده) به صورت متواتر از على(ع) نقل شده است، همان گونه كه آن (حديث غدير) نيز از رسول خدا ـ صلى اللّه عليه وآله ـ متواتراً نقل شده است و گروه بسيارى از گروه بسيارى ديگر آن را نقل كرده اند، پس اعتنايى به سخن آنان كه قصد تضعيف اين روايت را دارند نمى شود؛ زيرا آنان از علم حديث اطلاعى ندارند. ۲
حديث غدير را بخارى و مسلم در صحيحشان نياورده اند، ولى اين مسئله به هيچ وجه موجب اشكالى در سند روايت غدير نمى شود؛ زيرا تعداد رواياتى كه حتى به نظر خود بخارى و مسلم نيز صحيح است (صحيح على شرط الشيخين) وهيچ شكى در آنها نيست ولى در «صحيح بخارى و مسلم» نيامده است، اندك نيست، و از همين روى چندين مستدرك بر آنها نگاشته شده است. اگر تمامى روايات صحيحه در «صحيح بخارى» گرد آمده بود، به صحاح ديگر نيازى نبود، در حالى كه همه مى دانند هيچ دانشمند محقق و منصفى نيست كه خود را با داشتن «صحيح بخارى» يا «صحيح بخارى و مسلم»، از ديگر كتب صحاح بى نياز بداند.
از طرفى ديگر خود بخارى و مسلم نيز بيان كرده اند كه آنچه را در اين كتاب آورده ايم صحيح است، نه اينكه تمام روايات صحيح را بيان كرده ايم، بلكه بسيارى از احاديث صحيح را بنا به عللى نياورده ايم. ۳
1.ينابيع المودة،قندوزى، كاظمية، دارالكتب العراقية، ۱۳۸۵هـ، ج۱، ص۳۵
2.اسمى المناقب فى تهذيب اسنى المطالب، جزرى دمشقى، ص۲۲
3.ر.ك: صحيح المسلم بشرح النورى، بيروت، داراحياء التراث، ج۱، ص۲۴؛ المستدرك على الصحيحين، بيروت، دارالمعرفة، ج۱، ص۳