نقد ديدگاه‌هاي اهل سنّت درباره حديث غدير - صفحه 134

امّا رواياتى كه بيانگر بيم رسول خدا(ص) از بيان اين حديث است، مناشده و احتجاج اميرالمؤمنين(ع) به هنگام خلافت عثمان است كه آن را جوينى در «فرائد السمطين» آورده است. ۱ و نيز علامه امينى آن را از سيوطى در «تاريخ الخلفاء» و بدخشى در «نزل الابرار» و حافظ حسكانى در «شواهد التنزيل» و حافظ ابن مردويه و برخى ديگر نقل مى كند. ۲
اين نكته البته آشكار است كه اين بيم موجب نقص و ايراد (معاذ اللّه) بر حضرت نبى اكرم(ص) نمى شود، زيرا آن حضرت نه بر خويش كه از اختلاف امت و ايجاد و آشوب توسط منافقان ترسيد. خداوند درباره حضرت موسى(ع) نيز فرمود: فاوجس فى نفسه خيفةً موسى (طه، 67)»
اضافه برآنچه گذشت. علامه ميرحامد حسين، حديث غدير را از طرق مختلف ديگرى نقل مى كند كه در آن نقلها به جاى جمله «من كنت مولاه …» عبارت ديگرى آمده است كه به خوبى نشانگر فهم راويان از عبارت رسول خدا(ص) است و براى مخالفان چاره اى جز پذيرش معناى«اولى» باقى نمى گذارد. در اين نقلها، حديث غدير اين گونه آمده است: «من كنت اولى به من نفسه فعلىّ وليّه» ۳ در يكى از نقلهاى حموينى در «فرائد السمطين» نيز آمده است: «من كنت اولى به من نفسه فعلىّ اولى به من نفسه. فانزل اللّه تعالى ذكره: اليوم اكملت لكم دينكم».۴
اكنون بد نيست به برخى ادّعاها كه به وجه ادبى حديث غدير اشاره دارند، نظرى بيفكنيم تا معلوم شود كه آيا در زبان عربى كلمه «مولى» به معناى «اولى» استعمال مى شود يا چنانكه ادعا كرده اند هيچ كس چنين استعمالى را مجاز نمى داند. بى پايگى اين اشكال آن قدر واضح است كه «چلبى» در حاشيه اش بر «مواقف» در اين قسمت از سخن قاضى عضد الدين ايجى مى نگارد:

1.فرائد السمطين، جوينى، بيروت، مؤسسة المحمودى، ۱۳۹۸هـ، ج۱،ص۳۱۵

2.الغدير، ج۱، ص ۵۲، ۲۱۷و ۲۱۸

3.عبقات الانوار، ميرحامد حسين هندى، قم، انتشارات سيد الشهداء، ۱۴۱۰هـ، ج۸، ص۲۲۶

4.فرائد السمطين، ج۱، ص۳۱۵

صفحه از 148